زمان مطالعه: 2 دقیقه عزیه خانم در ادامه ی جوابیه ی خویش به عبدالبها، به بیان وقایع و رویدادهای دوران بازگشت میرزا به بغداد می پردازد و بهاءالله را محور شرارت می نامد و به بیان شرحی از شرارت های او در قلع و قمع مخالفینش می پردازد و می گوید “با آن ادعای حسینی کردن، اشرار شمر کردار را به دور خود جمع

زمان مطالعه: < 1 دقیقه عزیه خانم خواهر بهاءالله در مورد وقایع پس از بازگشت بهاءالله از سلیمانیه به بغداد، اسراری را افشا می کند که به عنوان یک شاهد بی نظیر خانگی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. او با اطلاعات کامل از کلیه ی رویداد های مربوط به بابیه از آغاز تا آن زمان و با دیدی عمیق و فطن و روانشناسی

زمان مطالعه: 2 دقیقه داستان بوی پیاز، داستان قشنگی است. چاپلوسی و پاچه خواری او نسبت به ازل به اندازه ایست که حتی حاضر نیست غذای ازل بوی پیاز بدهد! غوغائی به راه می اندازد و ناظر آشپزخانه را با شدت و حدت مورد توبیخ قرار می دهد که چرا از غذای حضرت ازل بوی پیاز می آید. دستور می دهد آن غذا را

زمان مطالعه: 2 دقیقه از دیگر موارد شگفت انگیز در چاپلوسی بهاءالله نسبت به برادرش صبح ازل در دوران بغداد که توسط عزیه افشا شده است قبول مقامات ماورائی و اختیارات فوق بشری برای ازل از سوی بهاءالله است. یکی از این مقامات حلال دانستن همه زنان (خواه شوهر دار و خواه مجرد) برای ازل به محض میل به آنهاست!! یعنی اگر جناب صبح

زمان مطالعه: 2 دقیقه از شگفت ترین رخدادها برای عزیه خانم در هنگام اقامت در بغداد که از آن با عبارت “اعجب “)یعنی عجیب ترین رویداد) یاد می کند ماجرای ارسال کنیز توسط بهاءالله برای برادرش صبح ازل می باشد. اعجب این است که این کنیز، دختر خود اوست…! عزیه این ماجرا را از زبان همسر بهاء الله (مادر آقا محمد علی) نقل می

زمان مطالعه: 2 دقیقه لحن نقد گونه ی عبدالبها در نامه به عمه خانم و دعوت او به پذیرش امر بهاءالله با عبارت پردازی‌های ادبی که به قصد تفاخر و به رخ کشیدن سواد و نثر ادیبانه در نزد عمه (که خود ادیبی اریب بوده(، گه گاه عمه خانم را علیرغم صبر و حوصله، از کوره به در برده کنایه هایی به او زده