جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

توضیحات اجمالی بخش‌ها:

متن سیصد و سیزده جلد‌کتاب و مقاله به زبان‌های فارسی و عربی، کتابخانه فارسی با دویست و هشتاد و پنج جلد‌کتاب و مقاله در پنج بخش:

عقائد: شامل چهل و هفت جلد‌کتاب و مقاله.

داستان: شامل سیزده جلد‌کتاب و مقاله.

تاریخ: شامل صد و یازده جلد‌کتاب و مقاله.

استعمار: شامل پنجاه و یک جلد‌کتاب و مقاله.

رد و نقد: شامل شصت و سه جلد‌‌کتاب و مقاله.

کتابخانه عربی: شامل بیست و هشت جلد‌کتاب و مقاله

همچنین معرفی بیش از سیصد و شصت جلد‌کتاب و مقاله، جستجوي پيشرفته در متن، پاورقي و عناوين، تصاوير و پوسترهاي زيبا و جذاب، امکان چاپ صفحات و انتقال متن به دفترچه یادداشت.

ملاقات عبدالبهاء (1)

زمان مطالعه: 8 دقیقه در آن روزگار بیشتر بهائیان بها و عبدالبها را ندیده بودند ولی از دوستان و پیروانش درباره‏ی او چیزها شنیده که چنین و چنان است رخساری پر فروغ دارد و چشمانی گیرا و هر چند آدمی نیرومند باشد در برابرش یارای ایستادگی ندارد کیش او بر سنگدل و بی دین‏ترین مردم چیره می‏شود هر اندیشه که در دل داری بر

ادامه مطلب »

کتابهای بهائیان

زمان مطالعه: 5 دقیقه یکی از چیزهائی که از تهران برای عبدالبهاء (بفرموده‏ی خودش) با دست ابن‏اصدق بردیم کتاب «کشف الغطاء» بود. نخست کسی که در کاشان به گفتار ملا حسین بشروئی پیرو باب شد حاجی میرزا جانی کاشانی بود و در آنروزها که باب را از اصفهان بسوی تهران می‏آوردند و از کاشان گذشتند حاجی میرزا جانی با برادرهایش از او دیدن کردند.

ادامه مطلب »

در کاخ بهجی

زمان مطالعه: 4 دقیقه از باغ رضوان روانه‏ی کاخ بهجی شدیم نرسیده به کاخ، مهماندار ما میرزا هادی گفت: صبحی چیزی بخوان! خواندم. آنگاه گفت: «دیو بگریزد از آن قوم که قرآن خوانند» و مردی را نشان داد که پیاده بسوی ما می‏آمد و گفت: این میرزا محمد علی است. از پیش برای شما گفتم. که میرزا محمد علی «غصن اکبر» برادر و هماورد

ادامه مطلب »

درباره غصن اکبر

زمان مطالعه: 5 دقیقه بهائیان که به حیفا می‏آیند در چند روزی که آنجا هستند چند بار به روضه‏ی مبارکه می‏روند و چون به میهن بازگشت می‏کنند پیش از براه افتادن برای بدرود هم به روضه‏ی مبارکه می‏روند. چون آباده‏ای‏ها فرمان بازگشت یافتند به روضه‏ی مبارکه رفتند و از آنجا که روضه‏ی مبارکه همسایه کاخ بهجی و جایگاه غصن اکبر و کانون کارش بود

ادامه مطلب »

لوحی از بهاء

زمان مطالعه: 5 دقیقه نویسندگان بهائی که در زیر و رو کردن گزارشها و دگرگون نمودن سرگذشت‏ها دراز دستند درباره‏ی منیره خانم زن عبدالبها چیزها نوشته‏اند که من پس از بررسی دریافتم که بیهوده و نادرست است. می‏گویند منیره خانم که از بستگان یکی از سروران بزرگ بهائی بود شور دیدار بها به کله‏اش زد و با برادر خود سید یحیی به عکا آمد

ادامه مطلب »

یادی از شوقی

زمان مطالعه: 4 دقیقه شبی چند نفر گرد هم نشسته بودیم شوقی هم بود سخن از میرزا محمد علی به میان آمد شوقی گفت: روزی میرزا جلال داماد عبدالبهاء با چند نفر از جوانان رو به روضه می‏رفتند در میان راه به میرزا محمد علی برخوردند گستاخانه همه به او رو آوردند و سخنان ناروا گفتند و دست به پر شالش بردند میرزا محمد

ادامه مطلب »