تحلیل صبحی در مورد علت روی کار آمدن شوقی، پرده از روی مطالب زیادی در مورد جنگ پنهان قدرت در داخل خانواده عبدالبها برمی دارد. عبدالبها فاقد پسر بود. وقتی نوه دختریش شوقی از مهد علیا به دنیا آمد به جانشینی او رضایت داد اما وقتی شوقی بزرگ شد و فساد اخلاق او بر عبدالبها آشکار گردید از این تصمیم پشیمان شد و راهکار دیگری را انتخاب نمود و در وصیت نامه جدیدش، موضوع جانشینی شوقی را حذف نمود لیکن نفوذ و فشار مهد علیا در مورد جانشینی پسرش شوقی کارساز شد و توانست همه مخالفان و مدعیان خانگی را کنار بزند و شوقی را با تمام نقص ها و نا توانی ها بر سر کار آورد:
»…متن تلگراف حاکی از آن بود که عبدالبهاء، خود شوقی را به جانشینی خویش انتخاب کرده است. حال آنکه واقعیت قضیه این بود که اول بار که عبدالبهاء شوقی را به عنوان جانشین خود اعلام کرده بود به سالیان درازی پیش برمی گشت و زمانی بود که شوقی تنها حدود سه سال داشت!
اما بعد از آنکه عبدالبهاء از شوقی قطع امید کرد وصیتنامه جدیدی نوشت که در آن، این مورد حذف شده بود. با این همه، با توطئه مهد علیا، شوقی را به عنوان جانشین عبدالبهاء بر بهائیان تحمیل کردند…»