پژوهشگران در کتاب اقدس، با آئینی آشنا می شوند که به نوآوری ها و ابتکاراتی چند در احکام و دستورات مزین است که در تاریخ ادیان بی سابقه است. ابتکاراتی همچون دفن اموات در بلور، انگ زدن به پیشانی دزد، آتش زدن مجرم در انظار مردم، فرق گذاشتن بین مهریه زن شهری و روستائی، حرام بودن تراشیدن موی سر، حرام نبودن ازدواج با محارم و اقارب بجز زن پدر، پرداخت طلا برایی جریمه فحشاء توسط زانی و زانیه به بیت العدل، پرداخت طلا بخاطر محزون ساختن، نماز خواندن بسوی یک آدم در زمان حیاتش و بسوی قبراو پس از مردنش، حرام بودن اعتراض به حاکمان و زمامداران ظالم و پاک شدن همه نجاسات با آمدن میرزا و مواردی از این قبیل…
اما پژوهشگر اصلا انتظار ندارد در کنار این ابتکارات که به رفتارهای انسانها برمی گردد در این کتاب شاهد وضع و جعل یک تقویم هم باشد که به طبیعت هم دست اندازی شده تا بدین وسیله از رقبا ممتاز گشته و ابتکار و نوآوری نموده باشد!
آری در کمال شگفتی می بیند جناب میرزا به تبعیت از جناب باب در کتاب «بیان» تعداد ماه ها را نوزده ماه به جای دوازده ماه اعلام نموده و تازه این موضوع را هم به کتاب خدا نسبت داده است!
آری عبارت اقدس چنین است:
ان عده الشهور تسعه عشر شهرا فی کتاب الله قد زین اولها بهذاالاسم المهیمن علی العالمین!
همانا تعداد ماه ها در کتاب الهی، نوزده ماه است که اولینش به این اسم فراگیر و مهیمن بر جهانیان (اسم خود میرزا یعنی بها!) زینت یافته است!
لذا باید همه تقویم های قبلی که بر اساس دوازده ماه طبیعی تنظیم شده بود منسوخ گشته و تقویم نوزده ماهه، حاکم و مهیمن بر کل گردد!!
در نهایت پژوهشگر پس از خروج از شوک حاصل از این ابتکار و نو آوری)!) به حال خود باز گشته و این سوالات برای او پیش می آید البته پژوهشگر اگر بهائی باشد خیلی مجاز به سوال نیست چون طبق اقدس فقط سوالاتی مجاز است که موجب سودمندی او در امر پر شوکت بهائی باشد:
1- چه لزومی به دست اندازی در تقویم طبیعی و تغییر ماه های دوازدهگانه به نوزدهگانه بود که ابتدا باب و سپس بها آن را تغییر دادند؟!
2- خدای متعال چرا چند هزار سال به پیامبرانش ماه های دوازدهگانه را که بر اساس حرکت ماه به دور زمین است ابلاغ نمود تا بوسیله آن زمان های طبیعی را بشناسند و عبادات را در زمان های خاص بر اساس آن به جا آورند، یکباره نظرش عوض شد و به این پیامبران جدید)!) چیز دیگری گفت که هیچ کاربرد طییعی ندارد و آن را در کتابی قرار داد که باب و بها ببینند و بیان نمایند. آن موقع مردم سرکار بودند یا اکنون؟!
آیا این اهانت به خدای متعال نیست؟!
3- این کدام کتاب الهی است که میرزا در آن ماه ها را نوزده تا دیده و پیامبران قبلی دوازده تا دیده بودند؟! آیا خدا نظرش عوض شده یا دید بعضی به خطا رفته است؟!
4- این نوزده ماه، که با حرکت طبیعی ماه به دور زمین تطبیق ندارد و استفاده نجومی هم از آن نمی شود پس به چه کار می آید؟!
5- چون این ماه نوزده روزه اقدس، هیچ ربطی به ماه (یعنی کره قمر که گردشش حدود سی روز است) ندارد چرا نامش در اقدس، ماه (به فارسی) و شهر (به عربی) گفته شده است؟!
6- چه استفاده شرعی بر این نوزده ماه مترتب است که موجب شده خدا آن را قرار دهد؟! آیا مقصود آن بوده که ماه روزه به جای سی روز، نوزده روز شود تا مومنین به این دین خوشحال شوند که کمتر روزه می گیرند؟! بفرمایند به غیر از این چه کاربرد دیگری دارد؟!
7- به هم ریختگی این تقویم در رابطه با تقویم رایج شمسی که چهاریا پنج روز در سال کم می آورند (19*19=361) و مجبورند آن را وصله پینه کنند تا بر تقویم طبیعی شمسی منطبق شود، نقض فاحش این تقویم جعلی نیست؟!
8- تقویمی که نه فایده نجومی دارد نه فایده شرعی، جعل و وضعش امری لغو و بیهوده نیست؟!
9- بفرمایند در کشورهای غربی که با تقویم های میلادی و غیر آن کار می کنند این تقویم جعلی را چگونه توجیه می نمایند؟!