جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مقدمه (74)

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

این روزها واژه «حقوق شهروندی» در عرف سیاسی و بین المللی، واژه شناخته شده ای است و منظور از آن حقوقی است که یک انسان به عنوان یک شهروند در یک کشور و در تحت لوای یک حاکمیت باید از آن بهره مند باشد. منشور حقوق بشر سازمان ملل متحد نیز حد و حدودی برای آن ترسیم نموده است که مورد قبول و امضای اعضای این سازمان قرار گرفته است. اما از آنجا که در بعضی کشورها، حقوق انسانها ریشه در اعتقادات مردم آن سرزمین دارد باید این حقوق را در مبانی فکری و اعتقادی آن سرزمین نیز جستجو نمود.

بنده به نظرم رسید در بهائیت این تحقیق را شروع نمائیم که بر اساس متون بهائی شهروندان از چه حقوقی برخوردارند. چه شهروندانی که به این اعتقاد دل داده و آن را پذیرفته اند و چه آنها که آن را نپذیرفته و در تحت حاکمیت آنها زندگی می کنند. این بحث را در دو بخش ارائه خواهم نمود: