یکی از اصول دوازدهگانه آئین بهائی، اصل «تساوی حقوق رجال و نساء» است. یکی از پژوهشگران به راستی آزمائی این تعلیم در میان متون معتبر بهائی پرداخته و معتقد است در مورد تساوی حقوق زنان و مردان، تناقضات غیر قابل انکاری هم در کردار و گفتار رهبران و هم در متون موجود بهائی وجود دارد که این تعلیم را با چالش روبرو می سازد. ذیلا مقاله فوق الذکر را ملاحظه خواهید فرمود:
نداء به نساء بهائی: رجال اقدمند و اقوی!
خانمهای بهائی! یکی از اصول دوازدهگانه آئین بهائی، اصل تساوی حقوق رجال و نساء است. با این وجود تناقضات غیر قابل انکاری در کردار و گفتار رهبران بهائی در رابطه با مسئله تساوی حقوق رجال و نساء وجود دارد که به اذعان جناب شوقی افندی توجیهی برای آن نمیتوان ارائه داد. (1).
برای تبیین مسئله و اثبات ادعای وجود نابرابری حقوق رجال و نساء در آئیین بهائی مطالبی چند در این زمینه تقدیم میگردد:
1- هیچکدام از رهبران بهائی از نسوان نبوده و بنا به نصوص بهائی نسوان حق عضویت در بیت العدل اعظم الهی را ندارند.
این مسئله که علیرغم تأکید آموزههای بهائی بر تساوی حقوق رجال و نساء هیچکدام از رهبران روحانی عالیرتبه این آئین از زنان نبوده است؛ بسیار بحثانگیز است. این مسئله از همان ابتدای پیدایش آئین بهائی مطرح بوده و سؤالاتی را در ذهن پیروان این آئین بویژه پیروان مؤنث این آئین مطرح کرده است به عنوان نمونه در کتاب گلزار تعالیم بهائی آمده است:
»سؤال خانمی بحضور مبارک عرض شد که گفته بود تا حال از جانب خدا زنی مبعوث نشده و همه مظاهر الهیه رجال بوده اند. فرمودند: «هر چند نساء با رجال در استعداد و قواء شریکند ولی شبهه ای نیست که رجال اقدمند و اقوی حتی در حیوانات مانند کبوتران و گنجشگان و طاووسان و امثال آنان هم این امتیاز مشهود.» (2).
در اینجا مشاهده میشود که به صراحت جناب میرزا حسینعلی نوری بیان میکند که رجال بطور ذاتی نسبت به زنان برتری دارند چه که میفرمایند: «شبهه ای نیست که رجال اقدمند و اقوی» و در توجیه این برتری ذاتی مثالی از عالم حیوانات ارائه میکنند که چون در عالم حیواناتی چون کبوتران و گنجشگان و طاووسان و امثال آنان هم این امتیاز مشهود است لذا به همین دلیل میتوان نتیجه گرفت که در عالم انسانی نیز شرایط به همین نحو باید باشد.
خانمهای بهائی! وقتی رهبر شما رجال را بطور ذاتی اقدم و اقوی از نساء میداند چگونه میتوان پذیرفت که ایشان واقعا به مسئله تساوی حقوق رجال و نساء معتقد بودهاند؟ آیا اینکه ایشان میفرمایند: «شبهه ای نیست که رجال اقدمند و اقوی» مصداق بارز تبعیض جنسی با دیدگاه مردانه نیست؟ آیا وقتی رهبری چنین دیدی نسبت به جنس مؤنث دارد میتوان توقع داشت که احکامی که وضع میکند براساس تساوی حقوق رجال و نساء باشد؟
از این دیدگاه تبعیض آمیز که بگذریم به دیدگاه تحقیرآمیز و توهینآمیز موجود در فرمایشات رهبران بهائی نسبت به جنس مؤنث میرسیم. همانطور که در این فرمایش اخیر جناب میرزا حسینعلی نوری مشاهده شد برای تبیین حقوق نساء مثالی از عالم حیوانات آورده شده بود.
جناب عبدالبهاء «عباس افندی» نیز برای تبیین حقوق نساء همچون پدر، به عالم حیوانات توجه دارند. آنجا که میفرمایند:
»همینطور در عالم حیوان نظر میکنیم جمیع ذکور و انثی است امتیازی در میان نیست در جمیع مراتب مساویند و در جمیع وظائف حیوانی شریکند ولی چون نظر در عالم انسان میکنیم می بینیم تفاوتست» (3).
مشخص است که رهبران بهائی برای تبیین حقوق نساء در آئین بهائی به عالم حیوانات رجوع کردهاند اگرچه به جمعبندی واحدی در این زمینه نرسیدهاند جناب میرزا در عالم حیوانات میان جنس نر و ماده تفاوت و امتیاز مشاهده کرده است اما جناب عبدالبهاء «عباس افندی» تساوی در جمیع مراتب. به هر حال، آنچه اهمیت دارد این است که رهبران آئین بهائی براساس مشاهدات خود از عالم حیوانی سعی در تبیین حقوق نساء کردهاند. براین اساس مشخص میشود که جایگاه زن در آئین بهائی چه جایگاهی است: جایگاهی همچون گنجشک، سگ، کوسه و امثال آن. بسیار مایهی تأسف است که کسانی که مدعی ارزش نهادن به مقام زن هستند تا این حد او را نازل کردهاند که برای تبیین حقوقش آن را با حیوانات مقایسه میکنند.
علاوه بر اینکه در آئین بهائی هیچکدام از نسوان نبودهاند شاهد آن هستیم که زنان حق انتخاب شدن برای عضویت در بیت العدل اعظم الهی که عالیترین مرجع تصمیمگیری در شرایط فعلی بهائیت است را ندارند. نکته جالب در این زمینه این است که مسئله تحریم عضویت زنان در بیت العدل و تناقض آن با اصل تساوی حقوق رجال و نساء بگونهای است که جناب شوقی افندی در این باره اذعان داشتهاند:
»از آنجا که جناب عباس افندی فرموده اند حکمت این موضوع در آینده ظاهر خواهد شد، ما با اطمینان به صحت مطلب باید آن را قبول کنیم ولی نمی توانیم برای فرونشاندن اعتراضات حامیان نهضت زنان توجیهی ارائه دهیم.» (1).
مسئله تحریم عضویت زنان در بیت العدل اعظم الهی علیرغم اصل اساسی تساوی حقوق رجال و نساء در آئین بهائی شاهد دیگری است بر اینکه این آئین به آن اصل اعتقاد نظری و عملی ندارد و بوضوح وجود دیدگاه مردسالارانه را در آموزههای بهائی نشان میدهد مع الوصف رهبران بهائی اصرار دارند: «نساء و رجال کل در حقوق مساوی به هیچ وجه امتیازی در میان نیست.» (4).
خانمهای بهائی! این چه تساوی میان حقوق رجال و نساء است که نساء حق عضویت در مهمترین مجمع روحانی بهائی را نداشته باشند لکن رجال چنین حقی را داشته باشند؟ آیا داشتن حق عضویت و ممنوعیت عضویت در بیت العدل به معنی تساوی حقوق رجال و نساء است؟ آیا این هم از مصادیق ممتاز بودن مردان در آئین بهائی نسبت به نسوان نیست؟
1) 15 جولای 1947.
2) گلزار تعالیم بهائی، ص:288.
3) خطابات حضرت عبدالبهاء جلد1، ص:163.
4) گلزار تعالیم بهائی، ص:283.