ناگفته نماند که ایشان شیعیان مسلمان را هم جزء مشرکین می دانند. چنان که در ص 140 مائده ج 4 و نیز رحیق مختوم ص 595 آمده است:
»لعمرالله حزب شیعه از مشرکین از قلم اعلی در صحیفه حمرا مذکور و مسطور.«
“إعلم بأن الله حرّم علی احباء الله لقاء المشرکین و المنافقین، بدان که خدا بر احبایش دیدار با مشرکین و منافقین را حرام کرده است” (مائده آسمانی، ج4، ص 280)
غیر بهاییان نزد خداوند، بی نام و نشان و حیوان بودن
حضرت بهاء الله گوش جان بسپارند که ایشان در کتاب بدیع صفحه 213 نوشته است:
»نفوسی که از امر بدیع معرضند از رداء اسمیه و صفتیه محروم و کل از بهائم بین یدی الله محشور و مذکور«
معنای عبارت فوق این است که اگر کسی از بهائیت روی بتابد فی الفور اسم و وصفش را از دست خواهد داد (ماهیتش مجهول خواهد شد) معلوم نیست که او چه موجودی خواهد گردید اما قدر مسلم آن است که در نزد پروردگار از حیوانات مذکور و محشور خواهد بود.
آنچه مسلم و روشن است این است که در کتب معتبر بهایی به کرات به این مساله اشاره شده است که فقط و فقط بهائیان هستند که در میان انسانها دارای ارزش و اعتبار هستند و برای سایر اقوام و پیروان سایر ادیان شئوناتی را بیان کرده اند که از یک طرف یک نوع بی ادبی و توهین محسوب می شود و از طرف دیگر با تمامی سخنان حضرات در خصوص وحدت عالم انسانی منافات دارد و بیانگر این مطلب است که جامعه بهائیت به اصول و تعالیم دین خود پایبند نیست و تنها آنها را در حد یک شعار بیان می نماید، بلکه رفتاری متضاد آنها دارد.