تروریست یا ترورگر فرد یا گروهی است که از مکتب تررسیم یا ترور پیروی کند.
مصادیق
1- ترور شهید ثالث (شیخ محمد تقی مامقانی)
2- ترور شاه
در وقایع سالیان نخستین پیدایش بابیه غیر از بلوا و آشوب و جنگ در چند نقطه کشور توسط بابیان، اقدام برای ترور شاه نیز در کارنامه آنان آمده است. در شوال 1268 سوء قصد بابیان به جان ناصرالدین شاه با تیر اندازی دو تن از آنان پیش آمد ولی ناکام ماند و به دنبال آن دستگیری عوامل این سوء قصد توسط حکومت مرکزی با جدیت پیگیری شد و تحقیقات حکومتی بر اساس قرائن و شواهد نشان داد که میرزا حسینعلی نوری (بهاءالله) در طراحی و انجام این سوء قصد نقش محوری داشته لذا برای دستگیری او اقدام شد. اگر چه میرزا و منابع بهائی منکر شدند ولی قرائن بسیار موید این نقش بوده و منابع بابی از جمله عزیه خانم نوری خواهر میرزا در «تنبیه النائمین» این نسبت را تایید کرده اند. عزیه خانم به تفصیل چگونگی برنامه ریزی و انجام این سوء قصد را با ذکر مباشران و کارگزارانش بیان نموده و از ایده این ترور توسط برادر – به خیال رسیدن به حکومت – و بعد انتخاب مجری و سپس در اختیار گذاشتن لوازم برای مجری پرده بر می دارد: میرزا ابتدا کریم خان ما فی از بابیان مشهور را انتخاب نموده، پنجاه تومان نقد و اسب و شمشیر به همراه پیشدو خود در اختیار او گذاشته مامور انجام این کار مینماید و ظاهرا وعده صدارت و سپهسالاری هم به او میدهد… اما او پول و اسب را گرفته و به اسلامبول می گریزد! سپس میرزا، جوان بابی پر شوری به نام محمد صادق تبریزی را به این کار می گمارد و به قول عزیه به قربانگاه می فرستد. پس از عدم توفیق میرزا در نقشه ترور حدود هشتاد تن از بابیه کشته و کثیری بی خانمان و فراری می گردند و بعد هم جناب بها منکر اصل کار توسط خود می شود. عزیه در نتیجه گیری از این موضوع خطاب به عبدالبها می گوید: «این اول بذر نفاق و فتنه بود که جناب ابوی کاشتند و پس از اشتعال نائره فساد، حاشا کرده به گردن دیگران گذاشتند.»
محیط طباطبایی به استناد گزارشهای تاریخی و برخی قرائن دیگر اظهار کرده که رهبری بابیها که بعد از علی محمد بابیها را به منظور اجرای نقشه قتل ناصرالدین شاه قاجار به تهران فراخواند (گوهر، سال 6، ش 3، ص 178 – 183، ش 4ص 271 – 277(.
نقش فعال میرزا حسینعلی در اقدامات بابیان و تصمیم جدی امیرکبیر برای فرونشاندن قیامها و شورش های آنان موحب شد که وی از میرزا حسینعلی بخواهد ایران را به قصد کربلا ترک کند، و او در شعبان 1267 به کربلا رفت (نبیل زرندی، ص 580، 584 – 585(؛ اما چند ماه بعد، پس از برکناری و قتل امیر کبیر، در ربیع الاول 1268، و صدارت یافتن میرزا آقاخان نوری، به دعوت و توصیه شخص اخیر به تهران بازگشت.
در شوال 1268، حادثه تیراندازی دو تن از بابیان به ناصرالدین شاه پیش آمد و بار دیگر به دستگیری و اعدام بابیها انجامید (همان، ص 590 – 592(.
از نظر حکومت مرکزی، قرائن و شواهدی برای نقش میرزا حسینعلی نوری در طراحی این سوءقصد وجود داشت و به دستگیری او اقدام شد (زعیم الدوله تبریزی، ص 195(.
میرزا یحیی نیز که عموم بابیان او را جانشین بلامنازع باب می دانستند و در هنگام تیراندازی به شاه در نور به سر می برد، توانسته بود با لباس درویشی و عصا و کشکول، مخفیانه به بغداد برود (میرزا آقاخان کرمانی و روحی، ص 301؛ حاجی میرزاجانی کاشانی، مقدمه براون، ص لح – لط؛ قس نبیل زرندی، ص 613(.
او چهار ماه زودتر از بهاءالله به بغداد رسید
با توجه به تنوع وقایع تروریستی در تاریخ بابیت و بهاییت در قسمت 2 (مصادیق تروریسم) بدون داوری تنها به ذکر خلاصه وقایع (بدون در نظر گرفتن سیر تاریخی) می پردازم تا اهل نظر خود قضاوت کنند: