امروزه در پاره ای از کشورها، با تبلیغات و اصرار فراوان جریانهایی خاص عنوان بهائیگری تبلیغ و ترویج می شود. در باب این نوع تبلیغات و وجود فرقه ای به نام بهائیت مسائلی چند قابل توجه است:
1- آنچه امروزه در گوشه و کنار به نام بهائیگری یافت می شود، عنوانی بدون بار معنای تاریخی و گذشته آن به حساب می آید. یعنی در حقیقت، طرفداری از این عنوان، طرفداری از جوان 32 ساله ای که دو قرن قبل در ایران یاوه هایی گفته است و در پی آن خشم ملتی را برافروخته مطرح نیست بلکه سبب اصلی که عده ای را به سمت و سوی این عنوان کشیده است، توجیه نوعی لا ابالیگری و بی قید و بندی نسبت به مواضع و بیان فقهی و شرعی دین است. ممکن است این سوال به ذهن بیاید که لاابالیگری نسبت به دین، نیاز به عنوانی ندارد که افراد در زیر پرچم آن از این خط مشی هواداری کنند، بلکه می توانند بدون هیچ عنوانی، بی قید و بند باشند این پرسش بدون در نظر گرفتن عوامل دیگری که باعث رواج بهائیت شده است، پرسش به جائی است ولی اگر مقاصر اساسی و تشکیلاتی چاره ای جز داشتن عنوان نیست عنوان دین است که به گروهی در هر کشوری، حقوقی را عطا می کند که به صورت فردی هیچ گاه قابل دسترسی نیست. از این رو، بر اساس تمهیداتی که سران بهائیت داشته اند، دست به کار اختراع نمازهای سه گانه در روز نوزده روزه به جای سی روز در آخر سال شمسی که به بیست ویکم مارس (عید نوروز) ختم می شود و برخی دیگر از احکام دینی اختراعی متمسک شده اند.
امروزه در جهان افراد بسیاری هستند که نسبت به دین و به ویژه اسلام، تعهد و قید و بندی ندارند ولی از آنجا که منافع و سیاست های پنهانی تشکیلاتی نمی گنجد بی اعتنا هم نیستند. اما اگر می بینیم همین روش را با پاره ای از اصلاحات تحت عنوان بهائیگری ترویج می کنند باید به دیده شک نگریست.
2- اصرار بهائیها بر باب و میرزا حسینعلی بهاء، صرفا جنبه تبلیغاتی دارد و به منظور ایجاد پشتوانه تاریخی برای این نوع طرز تفکر به حساب می آید. کوششهای فراوانی در ایران در دوره محمدرضا شاه با انگیزه های متفاوتی در جهت رسمیت بخشیدن به این فرقه انجام شد ولی همه آنها بی حاصل ماند. این عده بیشتر به دلیل اسطوره سازی و پردازش شخصیت های افسانه ای علاقمند هستند که با احساسات خاصی نام باب و بهاء را بر زبان جاری کنند و چه داستانها و قصه های افسانه ای که در این جهت گفته شده است تا احساسات مردم را برانگیزند.
3- بسیار شده است که در ابتدای تبلیغ بهائیگری، آنها خود را مسلمان می دانند و پس از اعتقاد کامل طرف به آئین بهاء آن را به عنوان دین جدیدی مطرح می کنند. اما همان طور که در بخش گزارش عقاید این گروه دیدیم، ادعای اصلی این گروه با سوء استفاده از اعتقاد محبان اهل بیت (ع) به ائمه چهارده معصوم و به ویژه حضرت مهدی (ع) که به اعتقاد شیعیان زنده و در پس پرده غیب است، شکل می گیرد. این منشا شکل گیری باعث شده است که گروه های رقیب شیعه و احیانا متخاصم با شیعه برای بد جلوه دادن اعتقادات شیعی، بهائیت را از فرقه های شیعه محسوب کنند و با ذکر اعتقادات بهائیان، مسلمانان جهان را نسبت به شیعیان بدبین می کنند. به نظر ما یکی از عوامل ترویج بهائیت از سوی تشکیلات پنهانی آن و به ویژه حمایت فراماسیونری از آن، بدنام کردن شیعه و نسبت بی قید و بندی دادن به آنان است.
بنابراین وجود فرقه ای به نام بهائیت برای گروه هایی از مسلمانان از این جهت که می توانند با استناد به بهائیگری بر ضد شیعه تبلیغ کنند نافع است. بهائیت از این دیدگاه، به ابزار تبلیغی و سیاسی تبدیل می شود که صرفا برای مقاصد غیر دینی به کار گرفته می شود. به اعتقاد شیعیان، بهائیت از اساس خروج از دین است و به هیچ وجه ربط و نسبتی با شیعه ندارد، همان طور که بر اساس مصوبه کنفرانس فقهی کلیه کشورهای مسلمان در جده، همه مسلمانان بهائیان را کافر می دانند.
4- حمایت صهیونیست ها و فراماسیونری از گروه بهائیت چیزی نیست که ما مدعی آن باشیم بلکه بلندگوهای تبلیغاتی جهان و بویژه اسرائیل خود معترف به چنین حمایتی هستند. ریشه های پیوند این دو گروه نامیمون برای سرکوبی مسلمانان به بحث جداگانه ای نیاز دارد همین قدر باید دانست که علت مخالفت ایران با طرح فرقه دینی به نام بهائیت همین پیوند شوم است. در ایران کسی به دلیل بی اعتقادی مجرم سیاسی دانسته نمی شود و بسیارند کسانی که نسبت به دین تعهد ندارند و زندگی روز مره خویش را می گذرانند. بهائیت امروز یک گروه شبه سیاسی تشکیلاتی است که از یک طرف ابزار تبلیغی بر ضد شیعه به حساب می آید و در مواقع لازم از آن به عنوان تابلوی بدبینی نسبت به شیعه استفاده می شود و از طرف دیگر پوششی است برای زندگی بی قید و بند نسبت به دین البته با حفظ نام مسلمانی، ایرانیان و مسلمانان حامیان و هواداران چنین تفکری نادانسته و بدون دلیل موجهی وارد یک تشکیلات سیاسی مخوف شده اند. تلاشهایی که در سالهای اخیر برای نهادینه کردن این گروه در کشورهای مختلف با حمایت فراماسیونری انجام می شود، دلیل بر مدعای ماست.
5- هواداران این گروه آنها که در پی ارضای خودخواهی و دین طلبی خویش هستند، بهتر است در عصر اطلاعات و دانش از سردمداران آنها مطالبه ادله عقل پسند و کافی بنمایند. اگر واقعا بهائیان و بابیان به اعتقادات باب و بهاء وفا دارند، کتابهای آنها را تجدید چاپ کنند تا محل نقد و بررسی و تامل بیشتر قرار گیرد. اگر در تبلیغات بهائیگری این گونه کتابها و جزوات به صورت مکشوف در دست اهل مطالعه قرار نمی گیرد خود سندی است برای سیاسی بودن این فرقه. دین اسلام و پیامبر گرامی آن همه ما را به سوی حق با بصیرت و اعتماد به نیروی خدادادی عقل و اندیشه دعوت می کند. کوتاهی عمر و گذر زمان به ما اجازه نمی دهد که در این رودخانه دو بار شنا کنیم. پس بهتر آنکه بدانیم از کجا وارد آب می شویم تا سر از ساحل نجات درآوریم و فردا برای این کار دیر است.