بیش از 160 سال از نخستین روزی که مردم ما به فتوای مراجع عظام به جنگ «بابیت» رفتند می گذرد. در تمام این مدت آنان در دفاع از حریم اسلام تا پای جان ایستادند. علاوه بر بابیان، بهائیان نیز که ادامه آنان بودند، برای پیشبرد اهداف شوم خود بارها با قساوت، خون پاک مسلمانان و به خصوص شیعیان معتقد متعهد را، ریخته اند که به دلیل حمایت تروریسم جهانی از آنان، هیچ واهمه ای از ادامه این روش ندارند.
فرقه ی ضاله ی «بابیت» از ابتدای شکل گیری در روزگار محمدشاه قاجار و پس از آن، پیدایی فرقه بهائیت در اوایل سلطنت ناصرالدین شاه تا امروز، همواره در خدمت استعمار بوده و جز خدمت به منافع بیگانگان استعمارگر به راه دیگری نرفته اند. خطر وجود چنین فرقه های وابسته ای را روحانیت آگاه شیعه، از همان روزهای نخستین، احساس کرد و برای خنثی نمودن آن آستین همت بالا زد و رو در روی ایادی استعمار که با هدف گسترش این فرقه و تضعیف اسلام به تکاپو برخاسته بودند، ایستاد.
طبق اسناد موجود، سال 1322 شمسی مطابق با سده ی اول بهائیت بود. در کتاب های بهائیان پیش بینی شده بود که در پایان قرن اول بهائیان، پیروزی آنان آغاز خواهد شد. لذا محافل بهائیان، فعالیت و تبلیغات خود را به بالاترین حد ممکن رساندند. در یکی از دستورات شوقی افندی، سومین رهبر فرقه بهائیان آمده بود:
»قبل از انقضای قرن اول تکثیر مراکز و محافل در مدن و قرای در هر یک از ایالات، مهد امرا لله است. مساعی فوری و مستمر، منظم و دلیرانه ضروری، ملأ اعلی برای تضمین فتح و ظفر مهیا. احباء فتوحات باهره را به کمال اشتیاق منتظرم«.
به دنبال این دستور از رهبری بهائیان در عکاء در فلسطین اشغالی، محفل بهائیان در ایران بخشنامه ای را در تاریخ چهاردهم تیرماه 1322 مطابق با سیزدهم «شهرالرحمه» بهائیان و یکصدمین سال بهائیان صادر و به محافل بهائیان اعلام کرد که:
»برای وصول به سر منزل مقصود باید در این چند ماه محدود که از آخرین سال قرن اول دوره ی بهایی باقی مانده به همتی بی نظیر و فعالیتی بی مثیل مراحل باقیه را بپیمایند و در این سبیل بی نهایت جدیت و مداومت نمایند…«.
به دنبال این فرامین، فعالیت بهائیان در نفوذ به ادارات دولتی، ساختن محفل و تبلیغ و تظاهرات به شدّت گسترش یافت. آنان برای رسیدن به هدف با روحیه ی تهاجمی خود، در تمام شهرها و مراکز فعال شدند. گستاخی بهائیان به جایی رسید که در شب نیمه ی شعبان سال 1323 یکی از شیعیان را در شاهرود به قتل رساندند و در واقعه ای دیگر در 13 / 10 / 1328 در یزد چند نفر بهایی به خانه پیر زنی شیعی که روی اعتقادات خود پای می فشرد، شبانه حمله می کنند و شش نفر را به طرز فجیعی به قتل می رسانند که متن کیفر خواست دادستان شهرستان یزد پیرامون قتل این شش نفر به عنوان یکی از اسناد تاریخی در روزنامه ی کیهان در سال 1384 به صورت پاورقی به چاپ رسید. (1) حجة الاسلام ارسنجانی که در رمضان سال 1329 برای تبلیغ به سروستان فارس رفته بود، نقل می کند که بهائیان حتی چاه حمام مسجد محل را پرکردند و به حمام زنانه هجوم بردند و زن کدخدا را لخت از حمام بیرون آوردند. (2).
همچنین گستاخی بهائیان به حدی رسید که هنگامی که دستگاه فاسد پهلوی جوان مسلمانی را به خاطر اهداف پلید بهائیان محکوم به اعدام کرده بود، برای جشن و ابراز خوشحالی خود در محل اعدام حاضر شدند. آیت الله گرامی در خاطرات خود در این باره می نویسد:
»بهایی ها از سراسر کشور در ابرقو جمع شده بودند تا به هنگام اعدام این جوان مسلمان [محکوم به اعدام] رقص و پایکوبی کنند، اما با فعالیت آقای بروجردی [)قدس سره(، مرجع تقلید شیعیان] قضیه معکوس شد و [شاه به خاطر آیت الله بروجردی دستور عفو آن جوان مسلمان را داد.]«(3).
مبلغین بهایی، آزادانه به شهرها و روستاها می رفتند و علناً مردم مسلمان را به کیش بهائیت دعوت می کردند. آنان سعی می کردند از زنان زیبا برای تبلیغ استفاده کنند که بتوانند جوانان را بیشتر جذب کنند.
اقدامات دکتر برجیس بهایی در کاشان در بی احترامی به قرآن و هتک ناموس مردم و تبلیغ بهایی گری در آن سال ها داستانی افسانه ای شده بود که سرانجام با همت چند مسلمان با غیرت کشته شد.
اعضای فرقه ی ازلی نیز در مقامات مهم حکومتی و فرهنگی ایران دوره ی مشروطه و پهلوی جای داشتند و یک شبکه ی کوچک ولی بسیار متنفذ را تشکیل می دادند. اینان به طور عمده در سازمان ماسونی «لژ بیداری ایران» که مشکات الممالک بهایی(4) صندوقدار آن بود، مجتمع بودند. از جمله رجال متنفذ بابی ازلی در دوره ی محمدرضا پهلوی باید به حسین علا)نخست وزیر در سال 1329 و سال 1334-1335 و وزیر دربار از سال 1329 و از سال های 1336 تا 1342) اشاره کرد. او با وجود آنکه ازلی بود دست بهائیان را در تمام شئون کشور گشوده بود. (5).
در اسناد لانه جاسوسی، درباره ی اوضاع ایران در خصوص بهائیت چنین گزارش شده است:
1) این کیفرخواست در آن سال ها ابتدا توسط روزنامه ی ملی اتحاد ایران یزد در شماره های 34و35 (به مدیریت علی جناب زاده) چاپ و منتشر شد و سپس توسط جامعه ی مسلمین یزد با عنوان «یک نمونه کشف شده از جنایات بهائیان یا قتل فجیع و دلخراش ابرقوه» در چاپخانه گلبهار یزد چاپ و با قیمت دو ریال منتشر شد.
2) حسینیان، روح ا لله، بیست سال تکاپوی اسلام شیعی در ایران، ص.398.
3) مرکز اسناد انقلاب اسلامی، خاطرات آیت الله محمدعلی گرامی، چاپ اول، 1381، ص.140.
4) اسماعیل رائین، فراموشخانه و فراماسونری در ایران، جلد دوم، ص.255.
5) برای آشنایی با شرح حال و عملکرد حسین علا به جلد بیست و سوم مجموعه کتاب های «نیمه پنهان» مراجعه فرمایید.