با ورود بهاءالله به عکا، حرکت اصلی بهائیت و شکلگیری آن آغاز شد. این شهر که بعدها با مرگ بهاءالله یک قداست کاذب یافت. میعادگاه بهائیت شد. تا جنگ جهانی اول، فلسطین جزء امپراطوری عثمانی بود و بهائیان در آن، آزادی عمل نداشتند ولی پس از آن جنگ، با توجه به علاقه و پیوند بهائیان با صهیونیسمها، فعالیت آنان بیشتر شد. و با تشکیل دولت غاصب اسرائیل و نزدیکی مصالح و منافع دو طرف آرام آرام، بین بهائیت و اسرائیل غاصب پیوندی شکل گرفت. بهائیان، ایران را سرزمین موعود خود میدانستند و با نفوذ خود در ایران – به ویژه در عصر پهلوی دوم که دوران طلایی بهائیت بوده – زمینه ی گسترش روابط ایران و اسرائیل پدید میآید. به طوری که وقتی بهائیان، سمتهای دولتی ایران را به دست می آوردند – با حمایتهای آمریکا و لندن -رابطه بسیار نزدیکی با اسرائیل برقرار کردند که بر محور منافع مشترک، با داشتن دشمن مشترکی به نام مسلمانان بود. (1).
عباس افندی هنگام رفتن به انگلستان میگوید:
آمدن من به اینجا، سبب الفت بین ایران و انگلستان است… در نتیجه به درجهای میرسد که به زودی، [عده ای] از افراد ایران، جان خود را برای انگلیس فدا میکنند. (2).
و بعدها میبینیم چگونه انگلستان بین بهائیان و صهیونیسم پیوند ایجاد میکند.
1) روح الله حسینیان، سه سال ستیز مرجعیت شیعه (43-1341(؛ مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، 1382 ش، ص 169.
2) عبدالبهاء، خطابات، ج 1، ص 23.