جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مغالطه 01

زمان مطالعه: 3 دقیقه

»و یقوم قائمنا عند انقضائها بالمر، فافهم ذلک و عدو اکتمه؛

و قیام خواهد فرمود قائم با ترد انقضای اعداد حروفات مقطعه اوائل سور بالمر؛ پس دریاب این نکته رد بشمار و پنهان‏دار»

ابوالفضل گلپایگانی ترجمه بالای خودش را از سطر 16 صفحه 33 فرائد تا سطر 8 صفحه 34 چنین شرح می‏کند.

(و چون بر وفق فرمان حضرت ابی‏جعفر حروف مقطعه اوائل سور را از الم ذالک الکتاب تا المر بشماری یک هزار و دویست و شصت و هفت می‏شود این مطابق است با یوم طلوع نیر اعظم از فارس و این نکته پوشیده نماند که حضرت ابی‏جعفر علیه‏السلام تواریخ مذکوره در حدیث را از یوم قیام حضرت رسول بر اعلان دعوت اخذ فرموده و چنانکه در جمیع کتب سیر مذکور است آن حضرت هفت سال قبل از هجرت بالعلانیه به دعوت قریش قیام فرمود و قبل از قیام آن حضرت بر اعلان دعوت امر بعثت خود را مخفی و مکتوم می‏فرمود، و چون این عدد بر سنین هجریه افزوده شود بالتمام باسنه هزار و دویست و شصت که سنه نقطعه اولی عز اسمه الاعلی است مطابق گردد) تمام شد ترجمه و شرح گلپایگانی از فرائد.

بقره (الم – 71) به اضافه آل عمران (الم – 71) به اضافه اعراف (المص – 161) به اضافه یونس (الر – 231) به اضافه هود (الر – 231) به اضافه یوسف (الر – 231) به اضافه رعد (المر – 271) به اضافه مساوی است با 1267

مبدء 1267 را چون مطابق گفته گلپایگانی هفت سال قبل از هجرت قرار دهیم مطابق با سنه هزار و دویست و شصت هجری و سال ظهور باب می‏گردد.

مغالطه اول – آن است که در متن حدیث به جای الر المر نقل کرده و سند آن را در صفحه 31 کتاب فرائدش به تفسیر صافی و بحارالانوار داده است

و حال آنکه مجلسی در کتاب بحارالانوار صفحه و کتاب اربعین در حدیث بیست و هفتم و صاحب عوالم در کتاب عوالم و ابن‏شهرآشوب در کتاب مناقب باب مفردات و فیض در تفسیر صافی عموما و متفقا الر نقل کرده‏اند جز تفسیرهای صافی چاپی پر از اغلاطی است که در ایران طبع شده که از شدت اغلاط کتبی بعض از آنها الم و بعضی المر ذکر کرده است که با تمام نسخه‏های خطی تفسیر صافی و سایر کتب چاپی و خطی مغایرت دارد چنانکه یک جلد کتاب تفسیر صافی خطی که خاتمه آن روز چهارشنبه شهر ذالحجه سنه هزار و دویست و پنجاه و چهار هجری است (شش سال قبل از ادعای باب) در کتابخانه حضرت حجة الاسلام و المسلمین بندگان آقای سید حسام‏الدین فال اسیری موجود می‏باشد که در صفحه نوزدهم آن الر مرقوم رفته است و دلیل بر صحت و ترجیح الر بر المر همانا نظم و ترتیب مقطعه‏های سوره‏های قرآن است با نظم و ترتیب مقطعه حدیث؛ به این معنی که نظم و ترتیب مقطعه قرآن عبارت است از اول الم سوره بقره و دوم الم سوره آل‏عمران سوم المص سوره اعراف چهارم الر سوره یونس هفتم المر سوره رعد و نظم و ترتیب مقطعه حدیث عبارت است از الم بقره برای قیام حضرت رسول (ص) و الم آل عمران برای قیام حضرت حسین – و المص برای قیام ولد عباس و الر یونس برای قائم آل‏محمد – (ص) بنابراین بعد از المص سوره اعراف الر سوره یونس است نه المر سوره رعد که سه سوره عقب‏تر است.

و به فرض اینکه المر را صحیح بدانیم با مقصد فرقه شیعه بهتر مطابقت

می نماید تا منظور حزب بهائی زیرا عدد المر مساویست به 271 که چون مبدء آن بعثت حضرت رسول گرفته شود تقریبا مطابق است با رحلت حضرت امام حسن عسکری و قیام حضرت بقیة الله به سریر امامت و دلیل بر صحت این احتمال آن است که حدیث تعبیر به یقوم قائمنا می‏فرماید نه یظهر قائمنا زیرا ظهور بعد از خفاست لکن قیام مسبوق به خفا نیست.