ابوالفضل در صفحه پنجاه فرائد نوشته در روایت است
(اذا قام القائم استقبل من جهلة الناس ما لا استقبل رسول الله من جهال الجاهلیة الی ان قال تول کتاب الله و یحتج علیه به.
مقصود او این است که جهال مردم چون کتاب خدا را در مقابل صاحبالامر تاویل میبرند، و بر آن حضرت به کتاب خدا احتجاج میکنند پس خود او صاحبالامر است مصنف گوید هر گردوئی گرد است و هر گردی گردو نیست) را سابقا به عرض عالی رسانیدم خلاصه هر گاه در زمان ظهور بعض جهال قرآن را در مقابل صاحبالزمان تاویل میکنند دلیل نمیشود که هر کس را به بطلانش به آیه قرآن استدلال میکنند صاحبالزمان باشد مع ذلک سخن در اینجا است که آخر حدیث را «دزدیده» است و آن این است قال اما و الله لیدخلن علیهم عدله جوف بیوتهم کما یدخل الحر و القر یعنی و الله عدالت او مثل حرارت و برودت بیاختیار داخل خانههاشان میشود (القر) بضم قاف سردی است – علاوه کسی بر بطلان میرزا علی محمد به تاویل قرآن استدلال نکرده بلکه به نص و ظاهر
قرآن و بلکه چرندهای خودش کافی است با یکبار شتر از احادیث اهل عصمت.