از احادیث مستفیضه معلوم میشود که قانون جدید آن حضرت چند حکم است یکی قبول نکردن توبه دوم قبول نکردن جزیه از کفار سوم حکم از روی علم خود نه از روی شهادت شاهد و در کتب اصول فقه نوشتهایم که آوردن این چند حکم چون ودیعه خود خاتم النبیین است نسخ نمیباشد چون نسخ در شرعیات مثل بداء در تکوینیات) آشکارکردن چیزی است که مصلحت نظام اکمل احسن مدتی در پنهانی او بوده نه اینکه آشکارا اعلان کنند که فلان وقت فلان حکم را امام دوازهم میرساند و این سه حکم اعلان شده هر چند در حکم دوم بعض اخبار برخلاف وارد است و شیخ طبرسی ایراد نسخ را میکند ولی از عهده جواب برنمیآید فقط عذر میآورد که چون دو سه حکم نسخ شده عیب ندارد ولی حق همان است که گفتیم چون مقصود دزد بگیری است لهذا مجال اثبات این مدعا بیش از این نیست و خدایا آگاهی که غرض در اظهار فضل نیست و الا کتاب جدید ایضا از اخبار دیگر ظاهر است که آن همان قرآنی است که حضرت امیرالمؤمنین جمع فرمود و چون خلافت بعد از رسول اکرم به واسطه بلوی و دستهبندی جمعی ریاستطلب از اهلش منسلخ و به نااهل منتقل گردید لهذا از باب غرض و عنادی که به آن حضرت داشتند قرآنی که در خانه پیغمبر ص به دست آن کلام الله ناطق جمع و تألیف شده بود مقبول نیفتاد و آن قرآن تام جامع کامل ودیعه و امانت الهیه شد و ترویجش موکول به زمان رجعت گردید و آن قرآن همین قرآن است لکن مع الزوائدی که به دست سائر کتبه قرآن نیفتاده یا آنکه افتاده فراموششان شده بود.