مثلا کتاب هفت وادی به طوری که آقای نیکو اشاره کرده است عینا هفت وادی شیخ عطار است که از نظم به نثر آورده و کلمات سایر عرفا را به آن مخلوط و ممزوج کرده و این هنر شاگردان مدارس است که معلمین برای امتحان قریحه و انشا نظمی را به ایشان میدهند که نثر نمایند و اتفاقا در همین اوقات که من خود به تدریس ادبیات در مدارس متوسطه مشغولم به کرات دیدهام بعضی از شاگردان خوش قریحه به قدری نظم را خوب به نثر میکنند که به مراتب از میرزای نوری که این هنر خود را عطیهی آسمانی پنداشته بهتر و برتر است مقدمه هفت وادی و چهار وادی که به قول آقای نیکو خوب بود همه را یک دفعه یازده وادی نام مینهاد اقتباس از عرفای قبل است و تصرفی که میرزا بها کرده همان تأویل عجیبی است که بر نام گنجشک جسته! و طالبین باید به فلسفهی نیکو یا خود هفت وادی مراجعه کنند و بخوانند و بخندند و با وجود این در اوائل چنان وانمود میکردند که گویا از این کتاب بهتر و ادبیتر کتابی
نیامده و برای الوهیت میرزا همین کتاب کافی است! (1).
1) از غرائب این که امسال سال 1311 شمسی است در منزل آقای قربان کتابی خطی دیدم مشتمل بر چند رساله در عرفان که هیچ دخلی به بهائیت ندارد از جملهی آنها همین هفت وادیست که میرزا حسینعلی بها به خود نسبت داده و معلوم شد این هم سرقت بینی است که میرزا از عرفا کرده و تغییرات جزئی در عبارت آن داده و به خود منسوب ساخته و آن کتاب آلان در نزد من موجود است. (آیتی(.