جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

وجدان‏

زمان مطالعه: 2 دقیقه

جوجه سر از تخم برآورده هنوز دانه‏ی ندیده بلکه شاید نیمی از جثه‏اش هنوز پابند بیضه است مع هذا منقار بر زمین می‏زند و دانه می‏طلبد. این طلب ثابت می‏کند که دانه وجود عینی دارد نه ذهنی. مولود سر از دریچه‏ی رحم سر برآورده دهانش چون مفتخوران باز و در طلب پستان در تک و تاز است در حالتی که هنوز پستانی ندیده و شیری نچشیده همان طلب مولود وجود عینی شیر و پستان را مثبت است قلب انسان کم از آن جوجه و مولود جدیده الولاده نیست. به محض اینکه قلب آدمی بالغ شد در طلب آفریننده خود بر آمده او را به صرف وجدان می‏یابد و مونس خود می‏انگارد اگر چه نشناخته باشد خواهید گفت به او آموخته‏اند. ولی این تصور غلط است زیرا آموزنده خودش هم در سلک همین متعلم بوده و ما قلوب آموزندگان را می‏گوئیم که حسشان قوی‏تر بوده و آفریننده خود را به وجود عینی یا ذهنی جسته و به دیگران داده‏اند اگر چه به صورت ابهام و حیرت بوده و هر چند خودشان رب زدنی فیک تحیرا سروده‏اند و معنی وجدان جز این نیست که انسان امری را یافته باشد بی ادله منطقیه و بدون مقدمات علمیه پس طلب آدمی مر خدای را مثبت این مدعاست که خداجوئی امری طبیعی است و توجه انسان ب خدا دلیل است بر اینکه خدا پرستی امری است وجدانی (یافتنی) و امر طبیعی و وجدانی بی‏حقیقت نتواند بود. دکتری آلمانی را شنیدم که گفته است کسانی که می‏خواهند

الوهیت و نبوت و بالاخره روحانیت و دیابت را ثانت کنند مانند این است که بگویند حرفهای وحشیهای دنیا مطابق علم و عقل است پاسخ اینکه تصدق این سخن مستلزم آن است که تمام اهل عالم را از قدیم و جدید وحشی و بی‏علم تصور کنیم به استثنای یک عده بسیار کمی که حتی آنها را هم با عینک دوربین باید پیدا کرد و عقائد مبهمه‏شان را از تحت الفاظ بقرائن باید شناخت ششصد میلیون بودائی و چهارصد میلیون مسیحی و سیصد میلیون مسلمان و شش میلیون کلیمی از این وحشی‏گری که دکتر آلمانی گفته است بیرون نیستند سایر مذاهب کوچک از رسمی و غیر رسمی هم داخل در این قضیه‏اند! آری ما می‏توانیم سخن دکتر را در زوائد و اضافات که بر مذاهب طاری شده تصدیق کنیم و بگوئیم در ادیان و مذاهب و عقاید بسیاری است که مخالف عقل و علم و منبعث از خرافت پرستی ملل است و در آن مقام به توحش یک طبقه از مردم اعتراف نمائیم ولی نمی‏توانیم عقیده‏ی خدا پرستی را که همه در آن شریکند و حتی حکمای بسیار در رأس آن عقیده قدیما و جدیدا واقع شده‏اند قیاس بر سایر عقائد ملل نموده بر خدا پرستی ایشان هم انتقاد نمائیم زیرا فقط در ادیان و مذاهب توحید یعنی خدا پرستی یک عقیده مقدسی است که نفعش در همه جا به همه کس راجع است و حتی برای تربیت عقل و توسعه علم پر نفع و بی‏ضرر است خواه خدا وجود ذهنی داشته باشد یا عینی و خواه او آفریننده قلب بشر باشد یا قلب بشر به قول آن معترض آفریننده او و تنها چیزی که در مذاهب قابل تقدیس است همین توجه به خدای غیب است و در این عقیده اکثریت بشر را به اکثریت عقلائی می‏توان تعبیر کرد آفرین بر آن کس که گفت حتی علم یک وقت به دیواری منتهی می‏شود که باید نام خدا را بر آن دیوار نوشت یعنی جز این نام پاک چیزی نتواند آن سد محکم را شکست.