جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

سؤال و جواب با محمد حسین پینه ‏دوز

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

س – کجائی هستی ج – اصفهانی س – برای چه به طهران آمده‏ای ج – هشت نه سال است آمده‏ام کاسبی کنم س – چند وقت است داخل سلسله بابیه شده‏ای ج – بر پدر بابیها لعنت من که بابی نیستم س – چه واداشته تو را که به بابی لعنت کنی ج – مردم می‏گویند بد است من هم لعنت می‏کنم س – اگر بابی بد است مرشدش هم بد است تو چرا بابی را لعن می‏کنی و مرشدش را لعن نمی‏کنی ج – من که مرشد بابی را نمی‏دانم کیست که لعن کنم اسم او را اینجا می‏شنوم س – لابد کسی که بد است مرشدش هم بد است ج – من صبح تا شام فکر این هستم که صد دینار پیدا کنم با عیالم بخورم ج – راست می‏گوئی ولی اگر بگوئی بابی هستم کسی تو را نمی‏کشد ج – به صد و بیست و چهار هزار پیغمبر که من بابی نیستم س – حال که بابی نیستی بر میرزا حسین علی بها لعن کن ج – من که میرزا حسین علی بها را نمی‏شناسم که لعن کنم اگر یک نفر دیگر لعن کرد من هم می‏کنم س – میرزا حسین علی خود را آن حسینی می‏داند که در کربلا شهید شده و الان حضرات بابیه بر بیان او معتقد هستند و او را بر حق می‏دانند ولی ما مسلمانها او را کافر و باطل می‏دانیم ج – من که نپرسیدم و ندیدم حالا می‏گوئید لعنش کن می‏کنم س – من نمی‏گویم به زور لعن کن مختاری می‏خواهی بکن می‏خواهی نکن ج – من دیدم می‏گویند لعن کن چون بابیها بد هستند چون می‏گویند بد است لعنش می‏کنم س – من می‏گویم بد است لعنش می‏کنی ج – به گفته‏ی شما خیر.