س – شما اصلتان کجائی است ج – شهمرزادی س – اسم پدر شما چیست ج – ملاعباس س – عیال دارید ج – بلی س – اولاد چند تا دارید ج – چهارتا س – در کدام مدرسه تحصیل کردهاید ج – مدرسه معیر و مدرسه مادرشاه و مدرسه محمدیه س – چند وقت است که در طهران میباشید
ج -بیست و دو سال است س – چند وقت است داخل سلسله بابیه شدهاید ج – ابدا داخل این سلسله نشدهام ولی معاشرت کردهام س – چند وقت است که با ایشان معاشر هستی ج – از سالی که حضرت والا حضرات را گرفتند مرا هم گرفتند س – اگر شما در این سلسله نبودید سبب چه بود که شما را بگیرند ج – محض معاشرت یک مجلس با این حضرات مرا هم گرفتند س – بعد از آن که شما را گرفتند و مستخلص شدید دیگر با اینها چرا معاشر شدی ج – در انبار مبارکه حضرات بعضی صحبتها میداشتند که اسباب تحیر و وحشت میشد گفتم به چه بینه شما این صحبتها مینمائید گفتند بینه و برهان داریم موقوف است به اینکه کتب این حضرات را ببینید و در انبار ممکن نیست تا اینکه بعد از شش ماه مستخلص شدیم بیرون که آمدیم تا مدت سه چهار سال با این طایفه ابدا معاشرت نکردم و بعد را حاجی محمد اسماعیل کاشی در منزل بنده آمد و شد کردند و کتب حضرات را هم آوردند و پیش من بود مطالعه در این کتب مینمودم و مطالعه این کتب اسباب زیادتی حیرت من شد آن چه را که غیر این طایفه نسبت به این طایفه میدادند بر خلاف دیدم در همان کتب آنچه مستحضر شدم حضرات بابیه قائل به ظهورند و به طبق ادعای خودشان بینه هم در دست دارند و بینه ایشان میگویند پنج قسم است – آیات مناجات – شئونات علمیه – خطبات – زیارات و اینها را مختصری دیدهام و از اینها بینه حسی و معجزه حسی خواستم میگویند معجزه حسی داریم اگر میخواهید ببینید باید بروید نزد رئیس ما و از او بخواهید آنچه را که میخواهید و میگویند رئیس به قبله عالم نوشته که مرا بخواهید و علما را هم بخواهید تا اتیان شود آنچه را که شما معجزه میدانید و میگویند قبله عالم اقدام نکرده است تا مطلب بر همه کس معلوم شود و آورنده نوشته را هم کشتند و شما اگر معجزه حسی میخواهید باید بروید نزد رئیس این دعاگو چون استطاعت رفتن نداشتم نرفتم و محض مجاهده همین قدر اکتفا کردم س – از قراری که شنیدهام آنچه را که برای قبله عالم نوشته برای تمام سلاطین روی زمین نوشته اما همان تنها قبله عالم اقدام به رسیدگی نفرمودند یا تمام سلاطین روی زمین ج – بنده شنیدهام که به تمام سلاطین نوشتهاند ولی نمیدانم چه نوشتهاند و چه شده اطلاع ندارم س – البته اگر اقدام کرده بودند شنیده میشد پس معلوم میشود که اقدام نکردهاند ج – اقدام و عدم اقدام را بنده هیچ اطلاع ندارم
س – تا آن قدر که مجاهده کردهاید مطالب اینها را حق فهمیدهاید یا باطل ج – نه حقیقت بر من معلوم شده نه بطلانش نه بد از آنها میگویم نه خوب اگر محمد و آلمحمد از آنها بیزارند من هم از آنها بیزارم و اگر غیر از دین محمد دینی را آوردهاند من از آن دین بیزارم و من ساکت هستم تا وقتی که بطلان یا حقیت آنها بر من معلوم شود س – شما چون در تمام اینها سیر کردهاید میخواهم بدانم که این امری را که اظهار میکنند فقط از برای اسلام از شیعه و سنی است یا از برای تمام مذاهب ج – میگویند از برای تمام اهل عالم است س – نصارا و یهود که هنوز داخل اسلام نشده و اقرار نبوت پیغمبر ما ندارند چگونه تصدیق میکنند به ظهور حضرت قائم و ظهور حسینی ج – میگویند جمعی از نصارا و مجوس و یهود این امر را قبول کردهاند و من هم چند نفر یهودی را دیدهام که امر این سلسله را قبول کردهاند و به واسطه قبولی این امر به حضرت رسول و حضرت عیسی ایمان آوردهاند س – در زمان حضرت رسول نجاشی که به خدمت حضرت رسول هدیه فرستاد و همچنین پادشاه یمن آیا در این مدتی که این شخص اظهار امری کرده یکی از سلاطین اگر حقیت او را میدانستند یا مردد میشدند در تفحص حالت او برنمیآمدید وانگهی این آیاتی را که این شخص آورده و متمسک به این آیات شده یا مخالف آیات قرآن است یا موافق اگر مخالف است باطل اگر موافق است که ما چیز تازهای ندیدیم و رجعت تقیه ظاهر کنند ظهور خودشان را (کذا) ج – اطلاع از مطالب تمام این حضرات ندارم که بدانم سلاطین با او چه کردهاند و این حضرات میگویند که قائم مأمور است به اسرار و بواطن شریعت پیغمبر را ظاهر کند یعنی مطالبی را که خلق تا به حال نفهمیده و مسطور (مستور) بوده است و میگویند هیچ ولی مأمور نبوده که به درب خانههای مردم برود که تا احکام دین از اصول و فروع را از او اخذ کنند چنانچه پیغمبر غیر از مکه و مدینه جائی نرفته است س – این شخص در اطراف عالم آنچه را که میگوئی از اینکه هر طایفه مقر به امر اینها شده اقلا پنجاه هزار جمعیت دارد چنانچه حضرت رسول در وقتی که عدد امتش به سیصد نفر رسید بنای جنگ را گذاشت این شخص هم جمع کند امت خود را بنای جنگ و اظهار امر خود را کند ج – خودم در جمعیت اینها اطلاعی ندارم ولیکن روزنامه را دیدم از انگلیس که به زبان عربی ترجمه شده بود آن شخص انگلیسی بعد از تحقیق از بدو بروز این طایفه تا هشت سال قبل
را نوشته بود که تا حال بیست هزار از این طایفه را کشتهاند و تبعهی که الان هستند دویست هزار نوشته است و آن روزنامه الان به حضور حضرت والا است من از این حضرات سؤال کردم که با اینکه دویست هزار جمعیت این طایفه میشود چرا به این درجه تحمل صدمه و اذیت از این خلق میکنید جواب دادند که اصل بنای این مذهب به نزاع نیست میگویند اصل رئیس این امة آمده است که عالم را متحد کند چنانچه در کلمات اینهاست لیس الفخر لمن یحب الوطن بل لمن یحب العالم در جای دیگر میگوید لیس الفخر لحبکم انفسکم بل لحبکم ابناء جنسکم آنچه من فهمیدهام و آنچه این حضرات میگویند ابدا مقصود نزاع نیست بلکه مقصود این است که افراد بشر به رضا و میل خودشان بعد از تحقیق امر دین و مذهب را بفهمند نه به اکراه س – از این قرار همچو معلوم میشود اینها حتی صدمه زدن به سگ و سایر حیوانات دیگر از قبیل خر و گاو را منافی آیات خود میدانند ج – بلی همین طور است س – از قراری که من شنیدهام که روزهی اینها از نوزده روز زیادتر نیست و روز عید فطر ایشان روز عید نوروز است و همچنین دو زن را بیشتر از برای یک مرد حرام میدانند ج – من این مطلب را نمیدانم ولی اینها کارشان از اذکار و اوراد آنچه را که من دیدهام یک ذکر نوزده و نود و نود و پنجی دارند که مطابق عدد (واحد) (ولله) میباشد چون عدد واحد نوزده و واحد یکی از اسماء الله میباشد لهذا بعضی از اذکار را مطابق این اسم در میان خود دارند (ولله) چون عددش نود و پنج میخواهند هم مطابق اسم خدا باشد و هم معنا لله باشد س – میخواستید بنا را بر عدد احد بگذارید کما آن که در سوره مبارکه قل هو الله احد ج – به نظرم میآید که لفظ احد هم داشته باشد
محل امضای ملاعلی اکبر