جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مؤسس مذهب یزیدی

زمان مطالعه: 2 دقیقه

یکی از مشایخ متصرفه در قریه‏ای از قرای موصل موسوم به قریه‏ی باعدری این مذهب را اختراع کرده در تاریخ نام آن شیخ را (عادی) نوشته‏اند و شاید عادی لقبی است که جای اسم را گرفته است.

مجملا شیخ عادی از قریه‏ی باعدری طلوع کرد و این مذهب را با رسوم و عاداتی که در شرف ذکر است تأسیس نمود و در همان قریه مدفون شد و گویند هم اکنون قبر شیخ در همان قریه‏ی باعد یا باعدری زیارتگاه کردهای یزیدی است و بعد از او میر میران طلوع کرد و اساس شیخ را ترویج و تکمیل نمود و قبر او نیز در همان قریه در جوار قبر شیخ است و باز آنچه نگارنده استنباط می‏کند قسمت عمده از مذهب یزیدی مرهون اقدام چند تن ایرانی است زیرا میر میران مسلما ایرانی بوده (ولی غیر از میر میران از سلسله شاه نعمت الله ولی است) و نام مذهبشان یزیدی هم گفتیم که به قول جمهور مورخین از ایزد فارسی مشتق است و نیز عقیده‏ی اینکه ایزد و یزدان خالق و موجد عبادت است از عقائد پارسیان باستان اقتباس شده و این کمال بدبختی است نه افتخار که باید همیشه مذاهب باطله مانند الحاد ملاحده‏ی الموت و اسمعیلی مطلق اعم از… یا شعب دیگر آن و مشعشعی و شاه یوسفی و بیانی قدیم و بیانی جدید و بابی و بهائی با خرده برده‏هایشان از ایران طلوع کند و حتی مذهب دروز لبنان و کرد یزیدی سلیمانیه و دیگر جهات به شرکت چند ایرانی تأسیس شده باشد زیرا هر کشوری مانند ایران و هندوستان هر روز خدا و پیغمبر و امام و رهبر و مرشد و مرادی از یک گوشه‏ی آن سر بر آورد هرگز روی اتحار و اتفاق را نمی‏بیند و همواره وسیله برای استفاده‏ی بیگانه فراهم است.

اما آنچه سبب شده است که بعضی از مورخین اشتباها کرد یزیدی را به یزید بن معاویه نسبت داده‏اند این است که میر میران قسمی حکومت داشته و تا حدی سیاستمدار بوده بر خلاف شیخ عادی یا با عدی که متصدی امور روحانی

بوده و در سیاست هیچ گونه دخالتی نداشته مجملا پس از آنکه میر میران سیاستمدار شد بعضی او را به آل یزید نسبت دادند و المقتطف هم اشاره‏ی به این مطلب کرده است و شاید این اولین وحله‏ایی باشد که کرد یزیدی را هوای استقلال بر سر افکنده و متدرجا در طبقات دیگر از اکراد سرایت کرده و در هر قرن به نوعی این مدعا جلوه کرده و از طرف مأمورین یک دولتی تهییج شده‏اند ولی بدون شبهه خشونت اخلاقی که اغلب طبقات اکراد بدان موصوفند و هم چنین سخافت عقائدی که طبقات دیگر از آنها مانند یزیدی و نقش‏بندی بدان پابندند و رؤسای خود را معبود بالاستحقاق می‏دانند و از وادی تمدن هزاران مرحله دورند هرگز استقلالی به ایشان نخواهد بخشید مگر اینکه با علم و تمدن دنیا همراه شوند و فرهنگ خود را تغییر دهند و افراد را با معارف بهتر و تازه‏تری بار آورند شاید پس از یک قرن در وضعیت ایشان تغییری پدید آید و الا امروز با حالات حاضرشان جز اینکه آلت مفسده باشند یعنی ایشان تلفات بدهند و دیگران به طور غیر مستقیم استفاده ببرند و کلاه اکراد پشت معرکه بماند نتیجه‏ی دیگر نخواهند برد خدا کند بیدار شوند و بفهمند و مقصد خود را از راه دیگر تعقیب کنند و بی‏جهت خود را زحمت ندهند که به قول شاعر. (عرض خود می‏بری و زحمت ما می‏داری) باز هم زیادتر از حد لزوم به حاشیه رفتیم و اکنون به متن تاریخ بازگشته در شناسائی شئون یزیدیان سخن می‏رانیم.