کرد یزیدی

قومی که مخصص‏اند در قول و عمل‏

بر فسق و فجور و کینه و مکر و دغل‏

نی شرم نمایند زکس نی آزرم‏

هر چند که بینند دو صد کشف حیل‏

گر روشنی از باب بها جوئی و باب‏

زین باب نه روشنی بر آید نه جواب‏

بی خانه اگر بمانی ای خانه خراب‏

زان به که بسیل خانه سازی و بر آب‏

حق طبع و ترجمه محفوظ است

تهران – 1326

چون بین بهائیان و یزیدیان اشتراک مرام و مشابهت مسلک موجود است این تاریخچه را برای بیداری برادران اسلامی خود می‏نگاریم.

از جمله اموری که این دو فرقه را به هم مشابه کرده انتظار استقلال و سلطنت است زیرا هفتصد هشتصد سال است یزیدیان می‏کوشند که مشایخ خود را به سلطنت برسانند و بهائیان هم صد سال است انتظار سلطان بپان را دارند که هیچ یک به جائی نرسیده است و نخواهند رسید.

قبل از هر چیز باید دانست که کرد یزیدی منسوب به یزید بن معاویه و یزید بن عبدالملک و دیگر از امراء اموی نبوده و نیست کسانی که تصور کرده‏اند استقلال طلبی اکراد از این جهت است که یک وقتی آنها امارت و سلطنت داشته‏اند و به یزید بن معاویه و یزید بن عبدالملک منسوب بوده‏اند این تصور به کلی خطا است و از طبقات مختلفه‏ی کرد هیچ یک منسوب به امویان نبوده و هیچ گاه دارای سلطنت نبوده‏اند مگر در جنگ صلیبی که یک نفر صلاح‏الدین ایوبی امارت لشکر مسلمین را عهده‏دار شد و در آن موقع هنوز مذهب یزیدی پیدا نشده بود و بعد از آن هم کسی از این سلسله سلطنتی نداشته و مخصوصا با یزید نامی از سلسله‏ی بنی‏امیه هیچ گونه ارتباطی نداشته‏اند و از غرائب امور این است که یزید مسند الیه اکراد از کرد یزیدی شخص معینی از افراد بشر نبوده و نیست و حتی این تصور هم اشتباه است که یزید نامی مؤسس مذهب ایشان باشد و خطای سیم شهرتی است که بر سر زبان‏ها افتاده و گفته‏اند که طایفه‏ی یزیدی شیطان پرست‏اند و مراد از شیطان یزید است؛ همه‏ی اینها تصوراتی است موهوم و آنچه را نگارنده پس از کنجکاوی بسیار اعم از مطالعه‏ی کتاب تاریخ و سیر و مجلات عربی یا ملاقات با مشایخ هر طبقه و تحقیقات عمیقه بدست آورده در خلال این سطور می‏گنجاند و من الله توفیق.