حکم مسکرات

اما قضیه‏ی؛ لیس للعاقل ان یشرب ما یذهب به العقل» که به خیال خود این را در کتاب اقدس منشأ نهی از همه‏ی مسکرات قرار داده بدبختانه این تیر هم به خطا رفته و بدتر مورث تجری و تأویل شده به قسمی که تمام بهائیان حتی مبلغین ایشان استدلال می‏نمایند به اینکه مقصود از این آیه افراط در شرب است زیرا کمش عقل را زایل نمی‏سازد و غافلند از اینکه حکیمی را پرسیدند که چون مسکرات کمش نافع و مقوی دماغ است خوب است ترویج شود و از افراط آن جلوگیری شود. پاسخ داد که باید پرهیز کرد از چیزی که کمش زیادتی می‏طلبد و زیادش مضر است (تالستوی) خلاصه این حکم را هم اگر مسکوت عنه گذاشته بود بهتر از این بود که به این عبارت ذکر نماید و مزاجهای الکلی بسیاری که امروزه در محیط بهائیت بیش از تمام محیطها وجود دارد و حتی افرادشان می‏شناسم تهیه نماید چنانکه حاج میرزا حیدرعلی مبلغ بزرگ نود ساله‏شان و دامادهای عباس افندی را به کرات با حالت مستی در محفل حیفا ملاقات کردم و متعجب بودم که شاید اینها برخلاف رضای عبدالبهاء به عنوان گناه شرب کرده‏اند تا آنکه در مسافر خانه‏ی حیفا کسالت

پیدا کردم و چون حال ضعف مرا به ورقه‏ی علیا دختر بهاء گفتند شیشه از دوا برایم فرستاده پیغام داد که این دوا مقوی و مفید است و عینا دوائی است که حضرت عبدالبهاء میل می‏فرمودند چون گشودم دیدم شراب است و ندانستم که خانم مرا این قدر ابله و بی‏خبر شمرده یا دانسته و فرستاده است آن وقت سرمستی دامادها را فهمیده قول ظل‏السلطان را هم تصدیق کردم که گفته بود در پاریس یک شب با عباس افندی هم پیاله شدیم بلی فقط نهی از افیون به عبارت «حرم علیکم المیسر و الافیون» و به نص «من شرب الافیون فلیس منی» مستحسن ولی ایشان اولین ناهی نیستند و گذشته از اخباریون اسلام مراشد بسیاری سراغ داریم که این امر شدیدا در اتباع خود مجری داشته و افیون را نهی کرده‏اند و از آن جمله وهابی‏ها که حتی استعمال دخان را به طور مطلق حرام شمرده مرتکبین را به زجر و حبس قتل و اعدام تهدید و تنبیه می‏کنند و بالاخره با یک همچو دستوری نمی‏توان فقط بهاء را شریعت گذار واقعی فرض کرد خاصه اینکه او جز حرف چیزی نیاورده و دیگران آن را عملی کرده‏اند.

و نمی‏دانم چرا تاکنون آن کنیز الهی یعنی شوقی ربانی در الواح خود نغمه‏ی این معجزه را بلند نکرد که اقدامات مجمع اتفاق ملل در ترک زراعت تریاک از تأثیر کلمه و معجزات بهاء الله است و حتی مثل همه‏ی مسائل بغمز و لمز نفهمانیده است که مجمع اتفاق ملل در تحت نفوذ من است و زراعت تریاک از پیشنهادهای ما است؟ اگر چه دیر نشده و شاید در آتیه‏ی نزدیک این معجزه هم جزو معجزات و این قضیه هم با اینکه همه کس می‏داند بر روی چه اصول و برای نفع کدام دولت است باز جزو تأثیر کلمات ایشان محسوب شود زیرا در عالم هر چه واقع میشود از تأثیر امر بهاء و جای نشینان او است به عقیده‏ی بهائیان و بالاخره هر کس در هر جای دنیا می‏میرد یا کشته میشود برای آن است که مثلا یک وقتی به عکس بهاء گفته است (کش) و هر کس به مقام و رتبه می‏رسد برای آن است که یک وقتی به عباس افندی گفته است «حضرت عبدالبهاء» و هر امر مهمی صورت می‏گیرد و هر صنع و بدعی از صنایع و بدایع جلوه می‏کند از تأییدات ملکوت ابهی بوده یا هر امر وقیحی متروک می‏شود از تأثیر کلمه‏ی جمال اقدس ابهی!! بوده و نمی‏دانم کی و به چه صورت وجود این آواره مورد یکی از معجزات بهاء و حوریه و جاریه او خواهد شد. اگر چه قدری دیر شده زیرا سه سال پیش حضرات

منتظر معجزه بودند و تاکنون که معجزه‏ی بروز نکرده و بعد هم لا حول و لا قوة الا بالله.