به «عبرتا» منسوب است که آبادی بزرگی در حوالی نهروان بین بغداد و واسط است. او را از یاران حضرت هادی علیه السلام و برخی از یاران حضرت عسکری علیه السلام دانسته اند و به هر حال این مرد، معروف و مشهور به غلو و لعن شده است. در اوائل امر از یاران مورد اعتماد حضرت عسکری علیه السلام و نزدیکان آن حضرت به شمار می رفت. وی کسی بود که از ائمه احادیث را نقل نمی نمود و پنجاه و چهاربار نیز حج به جا آورده بود که از ناحیه حضرت عسکری علیه السلام درباره وی نکوهش فراوانی وارد شد. حتی درمورد او فرمودند:
»از این صوفی متظاهر بپرهیزید.«
لازم به ذکر است که دقیقاً نمی دانیم این توقیع از حضرت عسکری علیه السلام درباره وی نازل گردیده است و یا از فرزندان بزرگوار آن امام یعنی حضرت مهدی علیه السلام.
ابن هلال در زمان نائب دوم جناب محمد بن عثمان می زیست. ولی نیابت آن بزرگوار را منکر گردید و بر این انکار اصرار نیز می ورزید. پی توقیعی از ناحیه حضرت مهدی علیه السلام دائر بر لعن و برائت از وی صادر گردید. از این پس بود که وی به صورت مردی ناصبی و دشمن در آمد. لذا شیعه نیز او را لعنت نموده از او بیزاری جستند.
پس از هلاکت عبرتائی، توقیعی دیگر از ناحیه مقدس امام عصر علیه السلام شرف صدور یافت که شامل بدگوئی و اعلان بیزاری فزونتر بود. علت آن نیز – چنانکه گفته اند – این بود که برخی از افراد شیعه آنچه را که در نکوهش عبرتائی وارد گردیده بود انکار نموده بودند. لذا از قاسم بن علا – که از وکلاء حضرت مهدی علیه السلام بود -خواستند که نامه ای به محضر امام علیه السلام نوشته درستی خبر انحراف وی را مؤکداً از حضرتش جویا شود و استفسار موضوع نماید تا دلها را آرام سازد. پاسخی که از ناحیه مقدسه صادر شد این بود که فرمودند:
»…امر ما درباره آن متظاهر، ابن هلال که خدایش نیامرزد چنانکه میدانی صادر گردید. او – که هیچگاه خدای گناه وی را نیامرزد و از لغزش هایش در نگذرد – در کار ما بدون اجازه و رضایت ما دخالت می نمود. وی به رأی خود مستند بود… فرمان ما را – جز آنچه به دلخواه و مطابق هوای نفسش بود – انجام نمی داد. خدای تعالی بدین کار او را به آتش جهنم در اندازد. ما در برابر کارهای وی صبر کردیم تا آنکه خدای متعال به دعای ما، رشته حیات او را قطع فرمود. ما در زمان خود او، خبر (انحراف) وی را که خدایش نیامرزد به گروهی از دوستانمان داده بودیم و به آنان امر کرده بودیم که این مطلب را به خواص از دوستانمان برسانند. ما از ابن هلال که رحمت خدا شامل حالش مباد و از هر که از وی برائت نجوید به خدای تعالی برائت می جوئیم. به آنچه که از حال این بدکار، تو را آگاه ساختم، تو نیز اسحاقی سلمه الله و اهل بیت او و تمام کسانی که در مورد او ازتو پرسیده اند خواهند پرسید. اعم از آنکه اهل شهر او باشند و یا غیر شهر او – و هر که می شود خبر داد، آگاه گردان، که هیچیک از دوستان ما را عذر و بهانه ای در شک کردن درباره آنچه که افراد مورد اعتماد ما از ما روایت نموده اند، نیست. ایشان دانسته اند که ما سرّ خودمان را با آنان در میان می گذاریم، و آنان را حاملان راز خود نموده ایم و آنچه را که واقع می شود، به خواست خداوند می دانیم.»
توقیع سومی نیز از حضرت مهدی علیه السلام در نکوهش عبرتائی صادر گردیده است.