از یک جهت اشتراک وجود دارد؛ اشتراک در آن جاست که ما می گوییم که اگر کسی گناهکار است، نباید آبروی خودش را پیش عمرو و زید ببرد و اعتراف کند. مثلا برود پیش یک مجتهدی یک مرجع تقلیدی یک پیش نمازی بگوید آقا ببخشید! یا من اعتراف می کنم پیش شما. ما چنین چیزی در اسلام نداریم؛ بلکه می فرماید خود این شخص پیش خدا توبه کند. چرا که خداوند توبه پذیر است. خدا از هر کسی به ما نزدیک تر است. کشیش هم یک بنده از بندگان خداست که ممکن است گناهان او به مراتب بیشتر از آن ساده لوحی باشد که آمده و دارد پیش آن کشیش اعتراف می کند. چون ما نمی دانیم در پیشگاه خدا چگونه حساب می کنند؛ شاید یک نفر که ظاهرش هم خیلی خوب است، ولی از درگاه خدا خیلی دور باشد و ممکن است یک نفر هم که ظاهرش بد است، خیلی نزدیک و مقرب باشد در دستگاه الهی. شیخیه نیز ادعای ضرورت واسطه در معرفت را دارند. در واقع معرفت یا مغفرت به عنوان واسطه نشان دهنده اشتراک این دو دیدگاه است. کشیش واسطه مغفرت است و آن رکن رابع نیز که آنها ذکر می کنند، واسطه معرفت است.