در باب ششم در بیان معرفت سر قدم و تشریح اختیارات در مقابل نداء پروردگار و ذکر نادرستی گفتار حکما میگوید:
و من هذه المسئله قد ذهب الشیخ رحمة الله علیه الی مقام و السید رحمة الله علیه الی مقام و السید المعاصر قدس الله مقامه فی طرفی القدر الی مقام و انا ما اخترت الا الواقع و هی خط الاسواء بین الامرین لله الحمد بما الهمنی حق لصواب فی کلمة لحطاب و ارجو الله من فضله ان یعفو عنی
و من اهل محبته زلات اقدامهم فی مستمرات اختیار الاشیاء و ان الحق کلمة واحدة و الاختلاف جهت کثرة و ان الله ما احب و لا شاء او شاء الا کلمة واحدة
در این مسئله شیخ رحمة الله علیه بمقامی رفته و سید رحمة الله علیه بمقامی و سید معاصر قدس الله مقامه در دو طرف قدر بسوی مقامی و من برنگزیدهام مگر واقع را و آن خط استواء میان دو امر است…
و برای خدا است ستایش باینکه بمن الهام فرمود حق صواب را در کلمه خطاب و از فضل خداوند امیدوارم که عفو فرماید از من و از اهل دوستیش لغزشهای قدمهایشان در رازهای نهان اختیار اشیاء و بحقیقت حق یک کلمه است و اختلاف جهة کثرت است و بدرستیکه خدا دوست نداشته و نخواسته جز کلمه واحده را.