گزارشهای سفیر روس در تهران راجع به بابیان بوزارت امور خارجه (روسیه)
سند شماره 1
پرونده شماره 177 تهران 1848 صفحهی 50 / 49 گزارشهای سفیر
دولگوروکی بوزیر امور خارجه نسلرود 3 فوریه 1848 شماره 6
از چندی قبل تهران در حالت پر اضطرابی بسر میبرد شخص سیدی که در اینجا معروف است به باب و چندی بیش از شهر اصفهان بعلت ایجاد ناراحتی اخراج شده بود و سال گذشته بنا به اصرار اینجانب او را از سرحدهای ما که بآن نواحی سرنگون شده بود دور کرده بودند جزوهیی انتشار داده و در آن پیش گوئی کرده است که در آتیه نزدیکی تراکمه باینجا هجوم آورده و شاه مجبور به ترک پایتخت خواهد شد این گونه پیش گوییها تأثیر عمیقی در ملتی زود باور مانند ملت ایران دارد.
وقایعی که کمتر احتمال وقوع آن میرود (پیش گوئی باب) از هم اکنون ایجاد اضطراب و نگرانی در مردم کرده و آنان با وحشت انتظار خاتمهی سال را که زمستانش خیلی سخت بود، دارند.
سند شماره 2
پرونده شمارهی 177 تهران سال 1848 صفحهی 360 گزارشهای سفیر دولگوروکی بوزیر امور خارجه نسلرود 25 دسامبر 1848 شمارهی 96
اینجانب تاکنون چند مرتبه بوزارت امپراطوری راجع به رهبر فرقه اسلامی که به باب معروف است گزارش دادهام این فاناتیک بعلت ایجاد اغتشاشاتی چند در نقاط مختلفه ایران (که در نتیجه فشار اینجانب او را از سرحدات روس دور کرده بودند) حالیه در یکی از دهای اطراف ارومیه تحت نظر میباشد.
شخص مذکور خود را نائب امام دوازدهم معرفی میکند و عقائد مضرهی او طرفداران زیادی پیدا کرده و سه روز قبل بمن اطلاع دادند که
طرفداران باب بین ساری و بار فروش به اهالی مازندران حمله ور شده و در حدود صد نفر را بقتل رسانیدهاند و در بین مقتولین نام مصطفی خان سر کرده ایالت نیز دیده میشود.
پس از مشورت امیر (مقصود صدر اعظم) با عدهیی از اعیان مازندران که در حال حاضر در تهران میباشند تصمیم گرفته شد که برای سرکوبی این فرقه بیبند و بار از قوای نظامی استفاده شود و به شاهزاده ملک قاسم میرزا دستور داده شده است مراقبت بیشتری در حفاظت رهبر این اخلالگران نظم اجتماعی مبذول دارد.
سند شماره 3
پروندهی شمارهی 177 تهران سال 1849 صفحهی 32 – 23 گزارشهای سفیر دولگورکی به وزیر امور خارجه نسلرود تهران 24 ژانویه 1849 شمارهی 9
اوضاع مازندران خیلی وخیم شده است طبق اطلاعات واصله در حدود دو هزار نفر از اصحاب بر ضد حاکم مازندران قیام کردهاند و در نتیجه حمله آنان مهدی قلی میرزا حاکم مازندران فرار اختیار کرده است و دو نفر از شاهزادگان داور میرزا پسر ظل السلطان و حسین سلطان میرزا پسر فتحعلی شاه در منزلی که با بیان آتش زده بودند تلف شدهاند و همچنین پسر شاهزاده ملک آقا عبدالله میرزا کشته شده است.
سردار عباس قلی خان لاریجانی که از طرف دولت مأمور مبارزه با این طائفه که مسلحانه کمونیزم را ترویج میدهند، شده بود اقدام موثری معمول نداشته و اظهار داشته که با قوائی که در اختیار دارد قادر
بمقابله با بابیان نیست.
طرز رفتار شخص نامبرده (سردار عباس قلی خان) با اینجانب در موقع اقامت او در تهران که در گزارشهای تاریخ 12 دسامبر سال گذشته بعرض رسیده شاید مفتاحی باشد برای پی بردن بعمل اخیر او در مازندران.
باری بهر سو نظر میاندازی نهضت انقلابی مشاهده میشوند.
سند شمارهی 4
پروندهی 177 سال 1849 صفحه 56 – 68 گزارشهای سفیر دولگوروکی به وزیر امور خارجه نسلرود 10 فوریه 1849 شمارهی 13
اخبار واصله از مازندران از سابق وحشتناکتر میباشد. بابیان که روز بروز تعدادشان در آذربایجان و تهران رو به افزایش است طوایف سواد کوهی و هزار جریبی را تار و مار کردهاند آنان (بابیان) با در دست داشتن شمشیر در حالی که خود را آماده استقبال مرگ کردهاند حمله میکنند و حمله خود را با فریاد یا صاحب الزمان که لقب امام دوازدهم (مهدی) میباشد شروع میکنند که ترس فوق العاده در بین اهالی مازندران ایجاد کرده.
این فرقه در دو جناح مبارزه خود را شروع کردهاند بدین معنی که هم بر ضد دولت و هم بر ضد علما قیام کردهاند ضدیت با علما بعلت آن است که آنان معتقدند که علما قادر نیستند احکام قرآن را اجرا کنند و مخالفت با دولت سبب جلوگیری آن از حاکمیت روحانیت میباشد.
شنیده میشود که عباس قلی خان لاریجانی در خفا به بابیان پیغام داده که او اقدام به حمله نمیکرد لیک چون مجبور به اطاعت امر شاه
است چنین وانمود خواهد کرد که با آنها مشغول مبارزه میباشد لیک سردار لاریجانی بقول خود وفا نکرد و وقتی که بابیها متوجه شدند که نامبرده آماده حمله به آنان شده آنان پیشدستی کرده و چندین صد تن از افراد او را بقتل رسانیدند که در بین آنها افراد سرشناس و دو تا از برادر زادههای او بودهاند.
پس از این واقعه عباس قلی مدعی شد که نمیتواند با قوایی که در اختیار دارد با این فاناتیکهایی که دشمن خونین طائفه او شدهاند بمقاومت و مبارزه پردازد و از دولت خواستار شده که کمک موثری باو شود.
حاکم ایالت نیز توجه امیر (صدر اعظم را باین نکته جلب کرده است که برای سرکوبی آشوبگران لازم است چند هنگ سرباز مجهز با توپ به مازندران ارسال گردد.
صدر اعظم در این باره با میرزا محمد خان گلبادی مشورت میکند ولی میرزا محمد خان اظهار میدارد که فرستادن قوای دولتی به مازندران نتیجهاش آن خواهد شد که اغتشاشات و حالت انقلاب به تمام نقاط مازندران سرایت خواهد کرد و اهالی محل در این صورت با بابیان همدست خواهند شد با وجود این نظریه امیر تصمیم گرفته قوای نظامی و توپ به آنجا بفرستد.
سند شمارهی 7
پروندهی شمارهی 177 تهران 1849 صفحهی 162 گزارشهای سفیر دولگوروکی به وزیر امور خارجه نسلرود 28 مارس 1849 شمارهی 27
از قرار معلوم از ارسال قوای نظامی بمازندران خودداری شده است و سلیمان خان افشار برای تحقیقات و دادن گزارش امر به دولت بآن صفحات حرکت کرده است و از موقعی که تصمیم گرفته شده که مأمور مخصوص را برای رسیدگی به عملیات و رفتار عیسی خان به گیلان بفرستند کمتر صحبت از نارضاییهائی که بین رجال این ناحیه بود، شنیده میشود.
سند شمارهی 8
پرونده شمارهی 178 تهران 1849 صفحهی 53 – 54 گزارشهای سفیر دولگوروکی به وزیر امور خارجه نسلرود 21 آوریل 1849 شمارهی 32
طبق اطلاعات واصله از مازندران سلیمان خان افشار که مأمور بوده با نصیحت بابیان را وادار به اطاعت بکند در مأموریت خود موفقیت حاصل نکرد و همچنین حملهی سردار عباس قلی خان لاریجانی و سلیمان خان که بمنظور تسخیر استحکامات بابیان که تعدادشان به مراتب کمتر از قوای مهاجم بوده صورت گرفته بلا اثر مانده و در گیرودار زد و خورد سردار در ناحیه کتف زخمی شده است.
سند شمارهی 9
پروندهی شماره 178 تهران 1849 صفحهی 93 گزارش سفیر به وزیر امور خارجه نسلرود مریم آباد 5 مه 1849 شماره 36
طبق آخرین گزارشهایی که بدولت پادشاهی رسیده موفقیتهایی در راه مبارزه با بابیان بدست آمده و به نگرانیهای دولت خاتمه داده
است بنا به اظهارات صدر اعظم موقعی که این فاناتیکها (بابیان) از قلعهی کوچکی که در اختیار داشتهاند خارج میشدهاند قوای عباس قلی خان لاریجانی و سلیمان خان با آنان وارد نبرد شده در نتیجه زد و خوردی که روی داده هزار و سیصد نفر کشته در میدان جنگ دیده شده است ولی دیگران معتقدند (و بعقیده اینجانب نظریه آنان بیشتر قابل قبول است) که بابیان را برای مذاکرات دوستانه به خارج قلعه دعوت کردهاند و موقعی که آنان از قلعه خارج میشدهاند قوای سلیمان خان بآنها حمله ور شده و کشتار بیرحمانهیی صورت گرفته است.
آن جناب ممکن است این طور فکر کنید که موفقیتی که بدست دولت آمده خیلی مهم است نباید از نظر دور داشت که در مسائل مذهبی بخصوص موقعی که با فاناتیزم توأم باشد عدم موفقیت و نارضایتی تولید روح سرکش کرده و قدرت و مقاومت را زیادتر میکند.
سند شمارهی 10
پروندهی شماره 133 سال 1850 صفحهی 100 – 105 گزارش سفیر دولگوروکی به وزیر امور خارجه نسلرود 12 فوریه 1850 شمارهی 11
به مناسبت واقعه قتل فجیعی که چند روز پیش در میدان بزرگ تهران اتفاق افتاد افکار عمومی تحریک و یک نوع حالت بهتزدگی حکم فرما میباشد.
اینجانب قبلا یکمرتبه دیگر نیز متذکر شده بودم که عملی که برای از بین بردن بابیان در سال گذشته در مازندران بوسیله قوای دولتی تحت سرپرستی مهدی قلی خان صورت گرفته بود باعث تشدید فاناتیزم آنان
خواهد شد از همان موقع دولت متوجه شده بود که تعداد آن (بابیان) در تهران روز بروز زیادتر میشود این عناصر که پای بند اصول مدنیت نیستند و مالکیت افرادی را که جزو فرقه آنان نیستند محترم نمیشمارند فوق العاده خطرناک میباشند و وزرای ایران چون نظام اجتماعی را در خطر میبینند بر آن میشوند که عدهیی از پیروان این فرقه را دستگیر و اگر در بازپرسی اعتراف به ایمان خود بکنند بلافاصله آنان را بقتل برسانند از جمله هفت نفر از دستگیرشدگان که به هیچ وجه حاضر نشده بودند ایمان خود را کتمان کنند (تعداد بابیان در پایتخت از چندین هزار تجاوز میکند) مرگ را با آغوش باز استقبال کردند و مسرتی که در موقع کشته شدن آنها از خود نشان دادند نشان فاناتیزم آنان است که باعلی درجه خود رسیده است (معاون وزیر امور خارجه ایران میرزا محمد علی اظهار میداشت که این اشخاص بهیچ وجه هیچ گونه اعترافی نکردهاند فقط سکوت آنان را حمل بر کفر کردهاند) جای تأسف است که اولیای امور آن بصیرت را ندارند که بفهمند که این گونه اقدامات قادر به خاموش کردن احساسات مذهبی و فاناتیزم نمیباشد بخصوص که در این گونه موارد بهیچ وجه موازین عدالت در نظر گرفته نمیشده و برای ترسانیدن مردم هر کس بدستشان برسد مورد مجازات و قتل قرار میدهند عدهیی از بابیان که تحت رهبری سید یحیی که خود را شاگرد باب معروف میداند با عدهیی از لوطیان یزدی تولید اغتشاشات پر اهمیتی درشهر یزد کرده بابیان نامبرده به مقر حکومتی حمله کرده و 8 نفر از سربازان را بقتل رسانده
و 26 نفر را زخمی کردهاند و نائب آقا فرار اختیار کرده و استعفای خود را تقدیم دولت کرده است.
از موقعی که لوطیان اصفهان شهر را ترک کرده انتظامات شهر بحال عادی برگشته لیک باید متذکر شد که طرقی که دولت برای اعاده نظم و آرامش بکار میبرد زیاد مورد اطمینان نمیتواند باشد و نمیتوان امیدوار بود که آرامش دائمی برقرار شده است سید اسد الله پسر حاجی سید محمد باقر آقا مجتهد معروف با عدهیی از بابیان با صوابدید سپهدار حاکم اصفهان از اصفهان بعزم تهران حرکت کرده بامید آنکه در تهران مورد عفو شاه قرار خواهند گرفت لیک پس از طی سه منزل قوای دولتی که برای تعقیب و سرکوبی آنان فرستاده شده بود بآنان رسیده و عدهیی از آنان را بقتل رسانیدند. عدهیی محدود مانند نواب و دیگران خود را بقم رسانده و بست اختیار کردند عدهیی هم بسمت خراسان فرار اختیار کردند اما دستهیی موفق شدند خود را بتهران برسانند منجمله لوطی مشهور به میرزا عبدالحسین با همراهان خود که در حدود 50 نفر بودند به تهران تهران وارد و در مسجد شاه مقر گزیدند و عدهیی را که دولت به آنان دسترسی پیدا کرده بود مستقیما به زندان روانه ساختند.
این گزارش سفیر زیاد روشن نیست.
سند شمارهی 12
پروندهی شمارهی 133 تهران 1850 صفحهی 137 گزارش سفیر دولگوروکی بوزیر امور خارجه نسلرود 2 مارس 1850 شمارهی 16
در اینجا شنیده میشود که بابیان در نظر دارند دست به عملیاتی
مانند اغتشاشات مازندران زده تولید ناامنی کنند و چون عقائد مضره این فرقه در بین توده ملت طرفداران زیادی پیدا کرده دولت در حال نگرانی بسر میبرد.
در زنجان (که بین راه تهران و تبریز است) تعداد بابیان به دو هزار نفر میرسد و تبلیغات آنان در بین اهالی تولید نارضایتی فراوان کرده است.
سند شمارهی 13
پروندهی شمارهی 133 تهران 1850 صفحهی 383 گزارش سفیر دولگوروکی به وزیر امور خارجه نسلرود 10 ژوئن 1850 شمارهی 48
خیلی خوب است که فرقهی بابیه با علمای اسلام مخالفت و مبارزه شدید شروع کرده و آنان را متهم به انحراف از اصول دین و عدم مراعات قوانین قرآن مینمایند و عقائد فاناتیزم پیروان این فرقه روز بروز نفوذ بیشتری در مردم پیدا میکند. چندی پیش دوباره در زنجان تولید اغتشاش کرده و عدهی زیادی از اهالی محل را بقتل رسانده و قوای دولتی قادر به جلوگیری از عملیات آنان نبودهاند و این عدم موفقیت قوای دولتی بار دیگر ثابت میکند که اقدامات شدید دولتیان از فاناتیزم آنان نکاسته بلکه کمک به تشدید آن میکند.
سند شمارهی 14
پروندهی شمارهی 133 تهران 1850 صفحهی 434 – 435 گزارش سفیر دولگوروکی به وزیر امور خارجه (سنیاوین) مریم آباد 3 ژوئیه 1850 شمارهی 53
از موقعی که همکاری قوای انتظامی با اولیای دولت صورت عمل بخود گرفته است آرامش بیشتری در پایتخت حکمفرماست همچنین با اقدامات مؤثری که توسط حاکم جدید شیراز شاهزاده فیروز میرزا برای جلوگیری از عملیات بابیان بکار برده شده است فعالیت آنان فوق العاده محدود شده است.
لرد پالمرستن از سفیر خود در ایران خواستار شده است که گزارش مبسوطی راجع به عقائد این فرقه برای او بفرستد و اینجانب هم امیدوارم در آتیه نزدیکی بتوانم کتابی که از تألیفات یکی از بابیان مشهور در اختیار من گذاشته است برای وزارت امپراطوری بفرستم.
فیروز میرزا موفق شده است به دستگیری و محبوس ساختن سید یحیی که یکی از رهبران انقلابی این فرقه میباشد و در نتیجه افراد او که در حدود چند هزار نفر بودهاند پراکنده و متفرق شدهاند.
همچنین فیروز میرزا مبارزات شدیدی علیه پسر ایلخانی شیراز شروع کرده نامبرده با اقدامات و عملیات خود سرانه در اولیای دولت تولید نگرانی و عدم اطمینان کرده بود.
لطفعلی خان (تصور میکنم مقصودش همان پسر ایلخان شیراز باشد) را بچوب بسته و کتک مفصلی باو زدهاند و باید امیدوار بود که این تنبیه شدید اثرات نیکویی در برداشته باشد. راجع به اعاده نظم و آرامش در زنجان که بابیان در آنجا ایجاد اغتشاش و ناراحتی کردهاند دولت مجبور است متوسل به قوای نظامی بشود چونکه از کلیهی اقداماتی که تاکنون برای قضیه بطور مسالمت آمیز بعمل آمده نتیجه گرفته نشده است از قرار
معلوم رهبر این فرقه را که معروف است به باب و تا بحال در مجلس در ارومیه تحت نظر بوده است بامر دولت در تبریز اعدام شده است.
سند شمارهی 15
پروندهی شمارهی 133 تهران 1850 صفحهی 470 – 471 گزارش سفیر دولگوروکی به سناوین مریم آباد 31 ژوئیه 1850 شمارهی 59
کلیهی اقدامات دولت برای تسلیم شدن بابیان در زنجان بینتیجه مانده و ملا محمد علی با عدهیی در حدود سیصد نفر از فاناتیکها در یکی از محلههای شهر سنگر بندی کرده و باعث وحشت اهالی شده است. امیر سرانجام مجبور به اتخاذ تصمیم شدید شده و محمد خان بگلربیگی سابق را با دو هزار سرباز و توپ به زنجان فرستاده است.
سند شمارهی 16
پرونده شمارهی 134 تهران 1850 صفحه 562 گزارش سفیر دولگوروکی به سناوین مریم آباد 14 سپتامبر 1850 شمارهی 72
اغتشاشات زنجان هنوز ادامه دارد و بابیان زنجان که با جان خود بازی میکنند در مقابل قوای شاهی مقاومت سختی نشان میدهند و از عهدهی دفع حملات محمد خان بخوبی برمیآیند جای بسی تعجب است که این عده با چه شهامتی وضعیت خطرناک خود را تحمل میکنند.
رهبر آنان محمد علی به سفیر ترکیه سمیع افندی و همچنین به کلنل شیل (سفیر انگلیسی در ایران) مراجعه و از او خواهش وساطت کرده است لیک همکار انگلیسی من (سفیر انگلیس) معتقد است که بعید
بنظر میرسد که دولت ایران حاضر بشود که دول خارجی در این مورد بکمک این فرقه وارد مذاکره بشوند.
سند شمارهی 17
پرونده شمارهی 134 تهران 1850 صفحهی 575 – 579 گزارش سفیر دولگوروکی به سناوین تهران 23 سپتامبر 1850 شمارهی 76
یگانه مسئلهیی که افکار را متوجه خود ساخته قضایای زنجان میباشد چه تاکنون با وجود ریخته شدن خونهای بیشمار قوای نظامی شاهی موفق به از بین بردن یک مشت فاناتیک نشدهاند بهمین جهت تصور میکنم آن جناب علاقمند باشند بطور تفصیل از اغتشاشات زنجان اطلاع حاصل کنند و بدین منظور نامه غلامباشی سفارت را که در معیت عزیز خان به زنجان رفته و از نزدیک شاهد قضایا بوده تقدیم میدارد.