دیگر از کارهای اینها این بود که چند سال پیش به هر نیرنگی بود یک جهود هبائی را به نام عزیز نویدی در دادگاه ارتش آوردند آنگاه برای زمینهای قلعه مرغی که در دست هواپیمائی بود دادمند تراشیدند و نیرنگها بکار بردند تا بیست میلیون از کیسهی ارتش بیرون کشیدند و به دست چند تن بهائی دادند که برای شوقی بفرستد.
از اینگونه کارها بسیار کردهاند که برای نمونه یکی دو تا از آن را برای شما گفتم. یک کار زشت دیگر اینها این است که در گوشه و کنار کشور با آنها که دارائی دارند به بهانههائی دوست میشوند و چون او بمیرد با نیرنگها و زد و بندها و ترساندنها هر چه دارد از چنگ کسانش در میآورند و به شوقی میرسانند. از اینها بپرسید مردی که این کشور را ندیده و دلبستگی به آن ندارد و به مردمش ناسزا میگوید این همه زمین و خانه از کجا آورده؟! بسیاری از کسان و فرزندان آنهائی که هر چه داشتند از دستشان گرفتند و برای شوقی فرستادند اکنون نیازمندند و در رنج زندگی به سر میبرند. پدرم که سال پیش درگذشت مرا از مرگش آگاه نکردند و تا من آگاه شدم خانه را تهی کردند و بیآنکه به من سخنی بگویند هر چه بود به جای دیگر بردند، پدرم چندین خانه داشت و چون بررسی کردیم برگهائی درآوردند که در سال 1311 این خانهها را به دیگران واگذاشته و آنچه
از آن من بود، به شوقی بخشیده.
خوب باریک بین شوید و بیندیشید چون در تهران که پایتخت کشور است با مانند من آدمی که همه میشناسندم اینگونه نیرنگ بازی کنند و آنچه از آن منست به دستم ندهند در گوشه و کنار کشور با مردم بی پناه و بیچاره و بیزبان چه خواهند کرد!!