با آغاز دعاوی مسلک جدید از سوی سران بابیت و بهائیت، انجمن جهانی یهودیان به تأیید و تقویت و کمک مالی و عملی از آنان پرداختند. دلیل اشتیاق یهود برای چنین کاری این بود که یهودیان از قرن نوزدهم میلادی در صدد ایجاد یک کشور مستقل بودند که یکی از بزرگ ترین مانع، در برابر آنها، قدرت و نیروی اسلام و امت اسلامی بود که بیشترین کینه را نسبت به یهود داشتند. از این رو، یهودیان برای زدودن افکار اصیل اسلامی و مقابله با آن، به تعریف و تمجید از سران بهایی پرداختهاند، تا در کنار ادّعای نسخ شریعت اسلامی و برداشتن جهاد و دفاع در مسلک نوظهور، زمینههای همزیستی با یهودیان آماده گردد.
از سوی دیگر، در دورهای – حدود یکصد و شصت سال، با ادّعای میرزا علی محمد باب، بابیگری در ایران آغاز شد و برای مدتی ایران مرکز اصلی و به اصطلاح کعبه آمال بهائیان بود. اما با حکم ارتداد بهائیان از سوی مجتهدان و علمای اسلام و سختگیری بر آنها و فرار رهبران بهائیان به بغداد و استانبول و سرانجام به جزیره قبرس و گریختن پیروان میرزا حسین علی بهاء به عکّا (در فلسطین اشغالی) این کعبه آمال تغییر جهت داد، نام و عناوین رهبران بهائیت که با «میرزا» و «سید» آغاز میشد، به «افندی» که عنوان عثمانی بود، تغییر شکل داد. در چنین دورانی بود که با تشکیل حکومت غاصبانه اسرائیل شوقی افندی، رهبری بهائیت را به دست گرفت. و برای اولین بار نام «ارض اقدس» و «مشرق الاذکار» از زبان وی شنیده شد.
ناگفته نماند که در آن سوی سکّه، یهود کوششهای فراوانی کرد تا میرزا حسین علی بهاء و عباس افندی را مظهر پیروزی یهود و مصداقی از پیشگویی عهد قدیم (1) مبنی بر تجلّی نور الهی در جهان هستی و… قرار دهد!!!
یکی از نویسندگان بهایی (ابوالفضل جَرفادقانی = گلپایگانی) با توجه به بند دوم از فصل 33 سفر تثنیه، کتاب تورات که آمده: «پروردگار از کوه سینا آمد و از ناحیه ساعیر بر مردم طلوع کرد و از کوه فاران درخشش نمود و از رِبواتِ قدس آمد و از سمت راستش نور سه بیعت بود«، میگوید:
قبل از برپایی قیامت، باید خداوند چهار مرتبه بر مخلوقات تجلّی کند و چهار ظهور واقع گردد تا بنیاسرائیل به کمال رسد و کارشان به خداوند بزرگ منتهی گردد. پس پراکندگی آنان از دورترین نقطه جمع میگردد و شرّ همه افراد از آنها دفع میشود و در زمین مقدس ساکن میگردند و موازین گذشته به آنها بر میگردد«. (2).
1) »خداوند از سینی برآمد و از سِیعِیر برایشان تجلی کرد و از کوه پاران درخشنده شد و با هزار هزاران مقدسان ورود نمود و از دست راستش به ایشان شریعتی آتشین رسید«. تورات، ص 397، ترجمه فاضل خان همدانی، 1856 م، 1272 ه. ق، لندن.
2) ر.ک: دائرةالمعارف القرن الرابع عشر «العشرین«: 2 / 377.