در سال 1921، با مرگ عبدالبهاء، شوقی افندی نوه دختری میرزا حسینعلی زعامت بهائیان را بر عهده گرفت که تا 1957 ادامه یافت.
بنا به نقلی، شوقی افندی پیش از مرگش، طرح تأسیس تشکیلاتی به نام «بیت العدل» را صادر کرد و چون میدانست که بعد از وی این تشکیلات را باید شخصی مطمئن اداره کند، «چارلز میسن ریمن» آمریکایی را به جای خود انتخاب کرد. از این رو، وقتی که شوقی افندی در سال 1336 ش «1957م» به طرز مشکوکی در لندن جان سپرد، «میسن ریمن«، فرزند یکی از روحانیون کلیسای اسقفی جای وی را گرفت و خود را «شبان بهائیان» نامیده است. پس از او نیز افرادی همانند وی، رهبری بهائیان را بر عهده گرفتند (و بدین ترتیب حرکتی که از یکی از محلاّت شیراز شروع شد، از ایالات متحده آمریکا سر بر آورد(!!!
از سوی دیگر، بهائیان ساکن در فلسطین اشغالی و کشورهای دیگر همسایه، با نپذیرفتن رهبری «ریمن«، یک گروه 9 نفری را مسؤول بیت العدل (در حیفای اسرائیل(، و رهبران بهائیان قرار دادند و به این وسیله سمبل همکاری جهانی یهود و بهائیت علیه منافع ملتهای شرق اسلامی اعلان موجودیت کرد. (1).
در سالهای اخیر، شخصی به نام جمشید معانی، در اندونزی خود را «اسماء الله«، نامیده و ادّعای رهبری بهائیان را دارد. اعضای محفل بهائیان پاکستان نیز به او پیوستهاند. او جملات عربی به شیوه سید علی محمد باب و بهاءالله به اصطلاح به صورت آیات به زبان عربی نازل کرده است…. (2).
ناگفته نماند که بعد از مرگ شوقی افندی، اختلافات در رهبری بهائیان، آنان را به دو جناح انگلیسی طرفدار «روحیه خانم ماکسول» همسر شوقی، و «میسن ریمن» آمریکائی تقسیم کرد. (3).
اکثر بهائیان رهبری میسن ریمن را نپذیرفتند و در اندیشه تقویت تشکیلات بهائیه بر آمدند که با انتخاب هیئت نه نفره بیتالعدل در سال 1382 ه.ق زعامت امور بهائیان به آنها سپرده شد.
1) ر.ک: خاتمیت پیامبر اسلام، ص 67- 69.
2) ر.ک: تاریخ جامع بهائیت، ص 24- 25.
3) همان، ص 596.