یکی از مهم ترین پدیده های دوران انقلاب مشروطیت ترورهای مرموز و به هم پیوسته ای است که با محوریت «کمیته مجازات» صورت می گرفت. تا چندی قبل عده ای اعتقاد داشتند که این تروریست ها در شمار افراد انقلابی سرخورده ازعدم تحقق آرمان های مشروطه بودند که از روی ناچاری و یأس فکری – ایدئولوژیک به سمت آشوبگری و آنارشیسم و ترور کشیده شده اند. اگر به رویدادهای تاریخی با دقت نگاه کنیم، متوجه می شویم این تحلیل که در سریال «هزاردستان» ساخته علی حاتمی نیز به مخاطب القأ شده درست نیست و اقدامات تروریستی این گروه از همان ابتدای مشروطه خواهی آغاز شد. مانند ترور نافرجام شیخ فضل الله نوری توسط یکی از سرکردگان کمیته مجازات به نام کریم دواتگر و پس از آن ترور افرادی چون سیدعبدالله بهبهانی. به عبارت بهتر باید گفت برنامه آشوبگری و ترور این گروه زمانی آغاز شد که هنوز مشروطه خواهی بهار خود را سپری می کرد و مردم و انقلابیون در اوج خوش بینی به مشروطیت بودند و هنوز مقوله ای به نام سرخوردگی مطرح نبود. این افراد به هیچ وجه و با هیچ معیاری از نیروهای انقلابی یا سرخوردگان مشروطه نبودند. اما عامداً و آگاهانه در اعلامیه های «کمیته مجازات» تلاش می شد تا انگیزه آنها دینی وانقلابی وانمود گردد.