این کشور در دوران استعمار، مستعمره فرانسه بوده و به دلیل مقاومت مسلمانان، فرانسه جنایات گستردهای در قتل علما و از بین بردن مساجد، مدارس قرآن و آثار اسلامی مرتکب شد. (1) سال 1960 این کشور استقلال یافت اما فرانسویان هنگام خروج، اداره چاد را به افراد مسیحی سپردند که این سیطره تا سال 1990 ادامه داشت و از جمله از سال 1960 تا سال 1975 ژنرال مسیحی تمبلبای قدرت را در دست داشت. او در سال 1962 تمام احزاب به استثنای یک حزب را منحل کرد که این امر میزان آزادی و مشارکت سیاسی را در رژیم او نشان میدهد. (2).
در دوران 30 ساله (1990 ـ 1960) به دلیل فشار همهجانبه بر مسلمانان و وضع مالیاتهای سنگین، زمینه برای قیام آنها فراهم شد که با مبارزات فراوان و تحمل زندان و شکنجه و سختیهای فراوان، سرانجام در سال 1990 مسلمانان که در «جنبش نجات ملی» مجتمع شده بودند، قدرت را در دست گرفتند. (3).
اینک ببینیم که عناصر بهائی در دوران پس از استقلال چاد (سال 1960 به بعد) در این کشور چه نقشی را ایفا میکردند؟ در این زمینه شاید بیان یک مورد ما را بسنده باشد چرا که در خانه اگر کس است، یک حرف بس است. به نوشته مجله «اخبار امری» یک معلم بهائی در یکی از شهرهای چاد پس از هماهنگی با مسؤولان زندان برای تبلیغ، میان زندانیان میرود. او پس از چند هفته با ارسال نامه، گزارشی از اقدامات خود و بازخورد آن را برای نشریه مذکور بیان میکند: «رئیس زندان شهر بایبوکام به من اطلاع داد که یک نفر زندانی میخواهد تسجیل [=بهائی] شود» وی سپس ضمن ابراز شادمانی از این خبر بر مقاومت آن فرد در مقابل بازجویان تصریح میکند و میگوید: «بخصوص که زندانی مذکور هرگز مایل نبوده چیزی را اقرار کند» او وقتی به سراغ زندانی میرود، متوجه میشود که او در حقیقت به بهائیت ایمان نیاورده و برای فرار از شکنجه، به این فرقه تمسک جسته است. مبلغ بهائی مینویسد: «به ملاقاتش رفتم ولی اظهار داشت که از وقتی که یکی از رفقای او بهائی شده، اولیای زندان نسبت به او مهربان شده و دیگر از تهدید و تخویف خبری نیست. رئیس زندان هم تأیید کرد که از وقتی که آنها بهائی شدهاند، نسبت به آنها سختگیری نمیشود.» (4).
در منابع بهائی، مورد مشابه دیگری از فعالیت بهائیان بر زندانیان سیاسی ـ اما هزاران کیلومتر دورتر از چاد یعنی در قاره آسیا و کشور فیلیپین ـ وجود دارد که از یک هماهنگی کامل میان بهائیت با رژیمهای دیکتاتوری برای شکستن روحیه مقاومت در آزادیخواهان حکایت میکند که در ادامه به آن میپردازیم:
1) چاد، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، 1378، ص 10.
2) همان، ص 70.
3) همان، ص 11.
4) اخبار امری، سال 1352، ش 8، صص 271 ـ 270.