محبت یک حرف صحیحی است. ما در بعضی از احادیث داریم: «هل الدین الا الحب » ، آیا دین جز محبت، چیز دیگری هم هست. حب خدا، حب اولیای خدا، حب پیامبر و ائمه اطهار، بسیار جایگاه بالایی دارد. در واقع این بحث همان تولی و تبری است. دوست داشتن دوستان خدا و دشمن شمردن دشمنان خدا.
»والذین معه اشداء علی الکفار، رحماء بینهم «. هم محبت و هم شدت هر دو هست. محبت تنها کافی نیست، باید محبت با عمل صالح توام باشد. یک شعر بسیار جالب از امام باقر یا امام صادق (ع) در کتاب کافی نقل شده است به این مضمون: «تعزل الهه و انت تظهر حبه هذا لامرک فی الفعال بدیعه لو کان حبک صادقا لاطعته الا المبحة لمن احبه مطیعه » ؛ یعنی معصیت و نافرمانی خدا می کنی و اظهار حب خدا می نمایی. این یک عمل بدیع و عجیبی در آفرینش است. حب تو صادق نیست. اگر حب تو صادق بود، اطاعت می کردی؛ زیرا که محب، مطیع محبوب است.
بنابراین خداوند عالم در قرآن کریم، دستوراتی برای سعادت دنیا و آخرت داده است. برای سعادت، صرف محبت کافی نیست. صرف حب قلبی کافی نیست؛ بلکه باید با عمل، مجاهدت، تلاش، امر به معروف و نهی از منکر و جهاد باشد. اینها اگر همراه با آن اعتقاد شایسته و درست باشد، ممکن است خداوند ما را مورد مغفرت خویش قرار دهد؛ محبت صرف، ما را به سرمنزل مقصود نمی رساند.