به موجب این بیان، مدت هزار سال، وعدهی این امت است اگر نیکو کار باشند؛ و اگر نباشند نصف آن وعدهی آنها است. پس باید اول اثبات صلاح این امت را بنمایند، آن گاه استدلال کنند؛ بلکه بگوئیم این امت، نیکوکار نبودند، پس باید وعدهی آنها نصف باشد و بد کرداری این امت از شدت وضوح محتاج بیان نیست؛ و چگونه نیکو کار باشند امتی که قبل از این که جسد مقدس [و] مطهر پیغمبر خود را دفن نمایند، در سقیفه اجتماع نمودند و خلافت را از پسر عم و وصی او گردانیدند. و فدک را از بضعهی مطهرهی او غصب کردند. و دو ریحانهی او را به زهر و شمشیر شهید نمودند. و اهل بیت او را اسیر نموده از شهر به شهر بردند و هکذا الی آخر آنچه طغات (1) بنی امیه و بنی العباس با ذریهی طاهره نمودند و بد کرداری آنها نه بس با اولاد او بود، بلکه قرآن را هدف تیر کردند و شعائر دین را تغییر داده بدعت ها گذاشتند. کلمهی واحدهی اسلام را به هفتاد و اندی منقسم کردند و کردند آنچه کردند که اگر صد یک آن را کسی بنگارد، کتابی بزرگ خواهد شد. پس بنابر این، بر ظهور باب منطبق نخواهد شد و لازم است یکی از مدعیان [را] که قریب به قرن خامس بوده اند، اختیار نمایند و آنکه از آنها را فعلا به نظر دارم. و عصر او قریب به همان قرن است. و صاحب شرع جدید است ابوبکر طخامی)؟ مراجعه و مشاوره([است] که در شرع او شراب به حدی اهمیت داشت که واجب بوده مرده را با شراب بشویند تا چه رسد به آشامیدن زندگان. وملاعبه و شهوت رانی با پسران، اعظم شعائر این دین محسوب بود. و در این باب حدودی مقرر بود که قلم از نگارش آن شرم دارد؛ ومؤید این ظهورو این که دین مقدس اسلام، زیاده بر این مدت نخواهد ماند استخراج خواجهی سغدی بود این مطلب را از احکام نجوم؛ چه خواجهی مرقوم، با دیانت اسلام ـ علی المنقول ـ عداوت بسیار داشت. و از احکام نجوم ـ به زعم فاسد خود ـ انقضای آن را با این ظهور تطبیق نمود (اگرچه به کوری چشم او و سایرین، این دین مقدس باقی ماند و تا آخر دنیا هم باقی خواهد ماند) و اگر کسی تتبع کتب تواریخ را نماید، در آن قرن ظهورات دیگر هم خواهد یافت که از ظهور جناب «نقطه» یا»ذکر» یا «باب«، اکمل و افضل باشد.
1) طغاة: ستم گران و سر کشان.