جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

محتوای دو باب ایقان

زمان مطالعه: 2 دقیقه

چنانچه عرض شد درون مایه ی کتاب ایقان، اثبات مظهریت سید باب است وبهاء الله در آن تاریخ خود را تابع و پیرو باب و جانشین او ازل می شمرده است وبرای خویشتن هیچ مقامی قائل نبوده و خود را عبد و خادم فانی و باب را رب اعلی و سلطان السلاطین و میرزا یحیی را مصدر امر و صبح ازلی می نامیده است.

برای اثبات مظهریت باب، میرزا حسینعلی روشی خاص را در پیش گرفته است که در ذیل بدان می پردازیم:

او دقیقاً عوامل عدم اقبال مردم به باب را شناسائی کرده وبرای آنها چاره اندیشی نموده و راه حل ارائه داده است. او دیده بود عالمان و محققان نخستین مانع گرایش مردم به باب بودند زیرا بی سوادی او را حتی در ادبیات آشکار می ساختند وتناقض گوئیهایش را نشان می دادند و بطلان ادعاهایش را بر اساس شواهد قرآنی و روائی مبرهن می ساختند وروشنگری می نمودند و مانع گرایش مردم به او می شدند لذا در تمام باب اول از دوباب ایقان طی 58 صفحه چوب را برداشته وبه جان علما افتاده و آنهارا بزرگترین مانع و سد هدایت مردم شمرده و همه ایشان را جاه طلب و دین فروش گفته ازمردم خواسته است اصلاً دنبال عالمان نروند واگر می خواهند به حقیقت وحقانیت باب برسند باید گوش به حرف احدی از علما ندهند و به آنها متمسک نشوند که اگر چنین کنند از درک حقیقت و وصول به سرچشمه ی حیات ومعرفت محجوب و محروم گردند.اگر هم علما شواهدی در رد باب آوردند اصلاً هیچ توجهی به آن نصوص و مطالب معقوله و منقوله در قرآن وروایات فراوان دینی ننمایند که مثلاً قائم موعود را دارای ویژگی هائی شمرده که هیچ کدامش در باب نیست و در این زمینه حتی به ظواهر آیات و روایات هم استناد نکنند و بدون تکیه به هیچ عالم و نص و دلیلی بیایند و حقانیت این ظهور را بپذیرند و فوراً بابی شوند.

باب دوم از صفحه ی 58 تا پایان چاره جوئی برای دومین مشکل در سر راه گرایش مردم به باب است و آن همانا صراحت نصوص درباره ی ویژگی های قائم مبنی بر سلطنت آشکار در روی زمین و ظهور عدل و داد و محو ظلم وستم و ایجاد حکومت سراسری توحیدی می باشد.او برای رفع این مشکل حکم داده همه ی این نصوص را باید از حالت ظاهر خارج نموده و معنوی بدانیم.مثلاً سلطنت قائم را ظاهری ندانیم و معنوی بدانیم وآن غلبه و نفوذ در قلوب است که باب هم داشت وعده ای حاضر شدند در راه او کشته شوند.

پس سلطنت قائم (یعنی باب) معنوی است نه ظاهری و همین طور سایر آیات و روایات را باید معنوی دانست و از باب انتظار هیچ تغییر ظاهری در اوضاع جهان را نداشته باشید و فوراً به او ایمان آورید.و برای این کار هم به همه آیات و روایات تعرض نموده با سفسطه و مغالطه و تحریف و کم و زیاد کردن، آنها را با مقصود خود همراه کرده است.

بدین ترتیب ابتدا رابطه ی فرد را با علم و عالم در باب اول قطع نموده وسپس در باب دوم رابطه اش را با نصوص دینی هم بریده تا طبق آن نصوص از باب انتظار عدل گستری و ظلم بر اندازی از جهان را نداشته باشد و یکسر به حرف او تسلیم شود و فوراً بابی گردد.