محمد علی باب چند کتاب از خود بر جای نهاد که کتاب البیان و کتاب الاسماء از آن جملهاند؛ اما این کتابها به دلیل آنکه زندگی وی با ناآرامیها و جا به جا شدنهای مکرر همراه بود، نتوانست به عنوان عقاید بهائیان تثبیت شود، گذشته از این، در این کتابها، تنها شماری از اصول کلی بیان شده است. به ویژه کتاب البیان که سرشار از رموز و اشارات علمای کلام و فلاسفه یونان است. به هر حال بیشتر عقاید بهائیان برگرفته از کتابهای بهاء است؛ به ویژه کتابهای الاقدس، البستان الالهی، اشراقات، مدینة التوحید، لوح الاحباب، سورة الامین، سورة الذبح و سورة الغصن.
بهاء حدود 144 کتاب، سوره و لوح بر جای گذاشت که عقاید بهائیان در آنها مشخص شده است. اساس فرقه بابی، بر اعتقاد به وجود خدای یکتای ازلی است. اما آنها صفات خالق را از عقیده باطنیه میگیرند که معتقدند، هر چیزی ظاهری و باطنی دارد و این وجود مظهری از مظاهر خداست و خدا نقطه حقیقی است و آنچه در هستی است، مظهر خداست؛ با این تفاوت که مسلمانان، وجود را صادر خداوند و فعل خدا میدانند؛ ولی بهائیان و باطنیان، صفتی میداند که دلالت بر حیات و تأثیر میکند؛ از این رو تمام مظاهر عمل و عبادت را اموری ظاهری میدانند که گویای امری باطنی است.
عقیده بهائیان درباره پیامبر و امام، برگرفته از عقیدهشان نسبت به خالق است، زیرا پیامبر و امام در حیات خود مظهری از مظاهر خدا بر روی زمین هستند، و ارتقای او به این جایگاه، به مدد استکمال صفات اخلاقیای است که او را در جایگاه بیان امر واقعی قرار میدهد و اوست که به حقیقت دست مییابد. بنابراین، هر کس صفاتی را که پیامبر و امام در خود به کمال رساندند، کسب کند، برای تظاهر به مظهر دعوت و تبشیر شایستهتر است؛ از این رو شایسته است که باب ادعا کند، مظهری از مظاهر خدا در روی زمین یا پیامبر است. اصل و اساس عقیده بابی همین مسئله است. اما تحولات و تغییراتی در مسیر زمان بر آن عارض شد و عناصر دیگری نیز با آن امتزاج یافت.