جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

عریان باز یعنی چه؟

زمان مطالعه: 3 دقیقه

مدتها می‏شنیدم که حضرت بهاءالله! در محله عربها قبل از نیل به مقام خدائی به میرزا حسینعلی عریان باز معروف بوده و تا چندی معنی این سخن را ندانسته حمله بر یاوه گویی مردم می‏کردم تا آنکه از کثرت اشاعه در بین خویش و بیگانه از آشنایان بدین بساط یقین شد که یک همچو اشارتی در آن وجود بیمانند! بوده لذا در صدد تحقیق بودم که سر این اشاعت را دریابم یک وقت هم سخن از قلی نوکر قرةالعین رفت که او در سفر به دشت مرخص شده و برگشته و بقیه عمر را به مسجد و دعا و توبه پرداخته پس از تحقیقات عمیقه معلوم

شد که بازگشت او بر سرقضیه حمام بوده که قرةالعین او را با میرزا حسینعلی بهاء بر سر لباس خود در میانتو نشانده و خویش وارد حمام شده ولی هنگام خروج از حمام میرزا را با قطیفه به درون طلبیده و قلی همچنان مستحفظ لباس و جامه دار خانم بوده مگر اینکه ورود میرزا به حمام طولانی شده و مدت آن خیلی بیش از اعطای قطیفه بلکه در خور ادای چندین لطیفه بوده از این رو قلی رو برتافته و به معاودت و رجوع شتافته و این معنی را هم از پاره‏ی مطالب تاریخی ما در کتاب کواکب الدریه می‏توان یافت هم شرح حمام قرةالعین در ناسخ التواریخ و بعضی دیگر از تواریخ مؤلفه‏ی در آن عصر بکما بیش درج است.

هم به تقریبی در لوحی که از قلم عبدالبهاء به نام منیره خانم ایادی دختر حاج ملا علی اکبر شهمیر زادی صادر شده فهمیده می‏شود زیرا در ایامی که منیره خانم علمدار حریت نسوان بهائی شده بود و خیلی حرفها راجع به او و رفقای حریت طلبش در السنه و افواه افتاده بود با اینکه عبدالبهاء خودش او را اجازه‏ی به تأسیس انجمن حریت داده بود به طوریکه شاید بعدا شرح آن را بنگاریم معهذا به منیره نوشت آنچه را که خلاصه‏اش این است – پرده دری نکنید و به طور حکمت و تقیه و احتیاط رفتار نمائید زیرا یک بی‏احتیاطی قرةالعین در سفر به دشت ملاحظه نمودید که چه مفاسدی به بار آورد؟!

باری گفتگو بر سر حمام و کلمه‏ی عریان باز بود که این معمی فقط در ان بتکده‏ی اهل بهاء حل شد که دیدم از جمله عکسها عکس سیاه قلمی است که برای بهاء کشیده شده در حالتی که عریان در حمام مشغول غسل و غسل است! هر چند هنر نقاشی در آن به کار رفته و از فرط نازک کاری و تصنع تباین زیادی بین عکس سیاه قلم و فتوغرافی او او که در فلسفه نیکو درج است پیدا شده ولی فهم آن مطلب مهم نیست بلکه این قضیه مهم است که آقای عریان باز با چه اصول و برای چه منظوری این کار را کرده؟ پس از آنکه کنجکاوی های زیاد به عمل آمد معلوم شد که گذشته از جنبه‏ی خودنمائی و نوایای فاسده‏ی فاسقانه تنظیم آن سیاه قلم برای روسفید شدن او از اتهام آلودگی به پشم و مو بوده! و شرح آن این است که آقا محمد حسن خادم مسافرخانه هر وقت سخن از ازل به میان آمد گفت هر کس به عکس او نظر کند می‏بیند که این خرس پر پشم لایق مقام الوهیت نیست و باز از قدمای دیگر همچون میرزا احمد یزدی داماد افندی و کسان دیگر می‏شنیدم که میرزا محمد علی

غصن اکبر بدنش همچون عمش ازل پر پشم است و همین برهان بطلان اوست از این مقدمات این نتیجه حاصل شد که چون جمال مبارک بها را می‏بینم که با بدن عریان در حمام نشسته‏اند و یک مو بر بدن مبارک نیست می‏فهمیم هیکل حق این هیکل مقدس است؟

ولی عجب در این است که این دلیل هم علیل درآمده زیرا به شهادت حمامی و سلمانی عکا حقیقت قضیه بدین گونه که مورد استدلال است نبوده و بین ازل و بهاء و غصن اکبر و عبدالبها فرقی در تناسب بدن و بشره و

قلت و کثرت پشم به چشم اغیار نیامده مگر اینکه بگوئیم محسنات این ظهور تمامش اختصاص به احباب دارد و دیده‏ی بیگانگان آن محسنات را نمی‏بیند که گفته‏اند (و عین الرضا عن کل عیب کلیلة.)

خلاصه ما از انتظار بیرون آمدیم و برای اینکه قارئین کتاب هم از انتظار بیرون آیند این مقاله را بدین گونه ختم می‏نمائیم که عقیده مقربین و محارم امر بهاء که به زیارت عسکهای ایشان فائز آمده و به دیگران بشارت آن را سوغات داده‏اند این است که هیکل خدا باید چنین باشد که در سیاه قلم ذیل دیده می‏شود نه آنگونه که در عکس ازل دیده شد!