جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شاهکار ارث در بهائیت!

زمان مطالعه: 3 دقیقه

از شاهکارهای اقدس در احکام تشریعی جدید به مناسبت قرن بیست و یکم و تناسب با هزاره جدید، بحث ارث می باشد.

این آئین با منسوخ دانستن اسلام، به روش باب عمل کرده و ارث بران را به هفت طبقه تقسیم کرده و با روش ابجدی، برای هر طبقه سهمی تعیین نموده است. شاهکار این تقسیم و سهم بندی در این شاخص هاست:

سهم برادر بزرگتر از برادران دیگر و خواهران بیشتر است.

سهم برادران متوفی از خواهران بیشتر است.

سهم پدر متوفی از سهم مادر بیشتر است.

سهم همسر از سهم ذریه کمتر است.

معلم متوفی اگر بهائی نباشد از سهم محروم است.

در افراد بدون فرزند، سهم فرزندان به بیت العدل داده می شود.

هر یک از طبقات وراث که نباشند سهمشان به بیت العدل داده می شود.

(بعبارت دیگر بیت العدل هم به نوعی از متوفی ارث می برد)

اما تقسیم اولیه ارث را میرزا در اقدس این چنین مقرر می دارد:

فرزندان: 540 سهم از 2520 سهم

همسران: 480 سهم از 2520 سهم

پدران: 420 سهم از 2520 سهم

مادران: 360 سهم از 2520 سهم

برادران: 300 سهم از 2520 سهم

خواهران: 240 سهم از 2520 سهم

معلمان: 180 سهم از 2520 سهم

متن اقدس به این قرار است: (دقت کنید نحوه بیان را به رمز و رموز عربی و ابجد!)

قد قسمنا المواریث علی عددالزاء منها قدر لذریاتکم من کتاب الطاء علی عددالمقت!

مواریث را به عدد 7 تقسیم کردیم. برای فرزندانتان از مضرب 9 (درعدد 60) میشود 540

و للازواج من کتاب الحاء علی عدد التاء و الفاء! (برای همسران از مضرب 8 می شود480)

و للآباء من کتاب الزاءعلی عدد التاء و الکاف! (برای پدران از مضرب 7 میشود 420)

و للامهات من کتاب الواو علی عدد الرفیع! (برای مادران از مضرب 6 می شود 360)

و للاخوان من کتاب الهاء عددالشین! (برای برادران از مضرب 5 می شود 300)

و للاخوات من کتاب الدال عددالراء و المیم! (برای خواهران از مضرب 4 می شود 240)

وللمعلمین من کتاب الجیم عددالقاف و الفاء! (برای معلمان از مضرب3 میشود 180)

کذلک حکم مبشری الذی یذکرنی فی اللیالی و الاسحار!

بعد یک اتفاق جالبی می افتد: میرزا گریه و زاری و ضجه فرزندان را در صلب پدران و مادران می شنود که از سهم کم خود ناراضی هستند. دل او به رحم می آید و تصمیم می گیرد که سهم آنها را زیادتر کند تا به گریه و زاری خاتمه دهند!

این می شود که سهم فرزندان را دو برابر می کند و 540 سهم را می کند 1080 سهم!

بعد می بیند سهم بقیه به هم می خورد و آنچه قبلا تشریع کرده و گفته (قد قسمناالمواریث…یعنی ما اینگونه مواریث را تقسیم نمودیم…) باید عوض شود

تصمیم می گیرد که عدد اضافه شده به سهم فرزندان را سر شکن کند روی بقیه و از هر کدام از هفت طبقه یاد شده یکی نود سهم کم نماید تا نسبت 2520 سهم عوض نشود!

لذا تشریع قبلی در چند سطر قبل به عدد های زیر تغییر می یابد:

سهم فرزندان: 1080سهم

سهم همسران: 390 سهم

سهم پدران: 330 سهم

سهم مادران: 270 سهم

سهم برادران: 210 سهم

سهم خواهران: 150 سهم

سهم معلمین: 90 سهم

بعد هم می گوید در نبود فرزندان و هریک از طبقات، سهام باید به بیت العدل داده شود

(که تفصیل آن بسیار جالب است…)

ضمنا خانه مسکونی و البسه مخصوصه متوفی هم مال پسر بزرگ است و پسران بعدی و خواهران سهمی در خانه مسکونی و البسه مخصوصه ندارند!

حال که با این شاهکار قرن حاضر در هزاره سوم (با ادعاهای وحدت انسان ها و تساوی رجال و نساء و…) آشنا شدید پرسش های خود را مطرح نمائید که:

چرا بین فرزندان در سهم بردن از خانه مسکونی تبعیض قائل شده اید؟!

چرا بین زن و مرد و خواهر و برادر و معلم بهائی از غیر بهائی و… تفاوت و تبعیض روا داشته اید؟!

چرا از اول ضجیج و ناله فرزندان را نشنیدید که تشریعتان را عوض نکنید؟!

چرا شما که خدائید در ادیان قبلی ناله فرزندان و غیر فرزندان را نشنیدید و ترتیب اثر ندادید؟!

چرا تشکیلات بیت العدل در اسرائیل در ارث هر کسی وجود دارد (جزو ورثه هر بهائی است) و این پول ها را بیت العدل برای چه می خواهد و چه می کند و به چه کسی حساب پس می دهد (از مالیات هم که در اسرائیل معاف است(؟!

چرا و چرا…؟!

اضافه می کنم:

این محاسبات توسط چه کسی انجام می شود؟! لابد نماینده بیت العدل!

زیرا باید حضور داشته باشد تا ببیند از این 7 طبقه کدامیک هستند و کدامیک نیستند تا سهم غائبان را برای بیت العدل مصادره کند!

یعنی این تشکیلات در همه جا زمام بهائیان را با نظم حزبی از حیات تا ممات در دست دارد و هیچ کس هم حق تخلف ندارد: نظام سجلی اش در دست آنهاست، جریمه فسادش را باید به آنها بپردازد با هر گونه مخالفت با آنها، به مجازات طرد محکوم می شود و نوزده درصد سود کسب و کار را هم باید به آنها بدهد و در ارث هم آنها شریکند و به ازای هر عضو غائب در 7 گروه ورثه، سهمشان را مصادره می کند… لابد سهم معلمان راهم آنها برمی دارند زیرا در طول دوره کودکی تا جوانی آنها معلمین بهائی را برای افراد می گمارند! معلمین هم اگر بخواهند ارث ببرند باید حرف آنها را گوش دهند تا محکوم به طرد نشوند که از ارث محروم گردند…!!