وزیر همایون، اواخر عمر (دوران ورشکستگی سیاسی) به قول بامداد: «انحراف عقیده مذهبی» یافت، (1) یعنی «بابی شد و ترتیبات دیگری در زندگانی او به وجود آمد و به صورت خیلی عبرت آور و تأسف انگیز درگذشت» (2) و کارش (در پریشان حالی) به آنجا کشید که حتی قبرش بر بازماندگان مخفی ماند.
قرائن تاریخی، حاکی است که تمسک وی به عباس افندی (3) (پیشوای بهائیت) روی ایمان نبود و انگیزه سیاسی داشت. آیتی، مبلغ بهائی که از آن فرقه برگشت، مینویسد: «پوشیده نماند که چون در تمام ادوار بهائیت، یک نفر قائم مقام وزیر همایون… بود که بر اثر جنون خمری و اغتشاش حواس، بهائی شد و بهائی شدن او هم با آن جنون، از روی عقیده مذهبی نبود، بلکه بر اثر اشتباهات سیاسی بود، لهذا لازم دانستم که شرح حال او را مختصری اشاره کنم… چه، شرح بهائی شدن قائم مقام مذکور نزد نگارنده است. حتی الواحش کلا نزد من است و من خود واسطه آنها بودهام و احدی به قدر بنده از حالات او آگاهی ندارد. حتی عبدالبهاء یکی از فتوحات مهمه مرا تبلیغ این وزیر قلمداد نموده بود که در مدت هشتاد سال هیچ مبلغی نتوانست یک نفر وزیر را به دام بهائیت بیندازد (4) و از بس در بهائی شدن او کیف کرده بود، در لوحی که به عربی برایم فرستاده میگوید: الهی، الهی، ان عبدالحسین قد نادی اهل المشرقین و ذکر بذکرِک ملاء الخافقین…«.
لذا با او معاشرت کرده تا بر اثر معاشرت با نگارنده امیدش تأیید شد و از من درخواست توصیه بر سر سپهسالار [تنکابنی، فاتح تهران در مشروطه دوم] و سردار اسعد [بختیاری، دیگر فاتح تهران] میکرد و من در دل بر او میخندیدم که گمان میکند مکاتبه دائمی بین من و آن آقایان مستمر است، ولی صورتا امیدوارش میکردم و به کجدار و مریز گذرانیده بالاخره روانه تهرانش کردم….
اما پس از ورود به طهران بهائیان چه کردند؟ از عکا تا طهران، از عبدالبهاء تا حاج غلامعلی مبلغ کاشانی، به هر اسم و رسم توانستند گوش او را بریدند و هی وعده فتح و نصرت و شفا و صحت دادند تا بالاخره از هستی ساقطش کردند و پس از دو سال، جسدش را به خاک سپرده و ارتش را هم به گور کردند و رهایش نمودند«. (5).
1) شرح حال رجال ایران، 4 / 173.
2) خاطرات احتشامالسلطنه، صص 179 ـ 180.
3) نصرا رستگار، مورخ بهائی، مینویسد: میرزا مهدی خان غفاری «با کمال اشتیاق» به اتفاق برادرش ابوالقاسم خان «عزم کوی جانان نمود و در اسکندریه به لقای» عباس افندی نائل شدند.
4) این مطلب را آیتی در اوایل عصر پهلوی نوشته و میدانیم که بعدها (با حمایت امریکا) وزیران و حتی نخستوزیر بهائی در کشورمان بر تخت قدرت نشستند….
5) کشف الحیل، 3 / 194 ـ 195.