اکنون نوبت سؤال ماست؛ بدان که بسیاری از مذاهب فاسده، مبنی است بر دعاوی محدودهی معقوله، واغلب ادله ای که به آن تمسک می جویند، مطابق است با اصول علمیه و قواعد منطقیه؛ ولهذا وظیفهی اهل علم، جواب دادن از ادلهی آن ها است به قواعد علمیه؛ به خلاف این مذهب که مبانی آن نه به عقل نزدیک است و نه به حدی محدود است؛ و آن چه دست آویز خود می کنند نه صریح عقل است و نه صحیح نقل، بلکه یک مشت اخبار ضعیفه، بلکه مجعوله است یا منقول از کتب غیر معتبره یا مجهوله، ویا تأویلات باردهی مضحکه در آیات محکمات و صحاح روایات چنانچه نمونه آن را خواهی شنید، و چون این متاع، به جز از عوام، مشتری نخواهد پیدا کرد، و آن سکه های قلب در غیر بازار بی سوادی، رواج نخواهد یافت لهذا مبلغین این طایفه از مناظره اهل علم کناره می جویند؛ وهم خود را مصروف فریب دادن عوام بیچاره می دارند. وهر روزی از این قبیل شبهات ـ که نمونهی آن گذشت ـ القاء به آنها نموده وباعث زحمت اهل علم می شوند، وچون این قسم شبهات حدی ندارد و تا این درخت بر پاست از این قبیل شاخها و برگها خواهد بر آورد و میوهی تلخ خواهد داد و لهذا به موجب قول عرب «إقلع الشجر من عروقه ولاتنضب نفسک بقطع فروعه«، سؤال بسیار سادهی خالی از تعصب و عبارات زشت نمودیم، امید آن که نظر منصفانه در این سؤال بنمایند و تعصب را کنار گذاشته و خود را به هلاکت ابدی نیندازند و از دین خدا خارج نشوند که إن الدین عند الله الإسلام و ما اختلف الذین أوتوا الکتاب إلا من بعد ما جاءهم العلم بغیا بینهم و من یکفر بآیات الله فإن الله سریع الحساب (1) و به دینی که قبول خداوند نمی شود، متدین نشوند که و من یبتغ غیر الإسلام دینا فلن یقبل منه و هو فی الآخرة من الخاسرین (2) و نشوند از کسانی که در حق آنها فرمود: کیف یهدی الله قوما کفروا بعد إیمانهم و شهدوا أن الرسول حق و جاءهم البینات و الله لا یهدی القوم الظالمین (3).
1) سورهی مبارکهی آل عمران، آیهی 19.
2) همان، آیهی 85.
3) همان، آیهی 86.