صورت مکتوب یکی از دوستان به حذف القاب
چه می فرمائید در خصوص آیهی کریمهی یا بنی آدم إما یأتینکم رسل منکم یقصون علیکم آیاتی فمن اتقی و أصلح فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون(1) که یک نفر بهائی استدلال نموده به این که ممکن است بعد از وجود حضرت ختمی مرتبت ـ علیه وآله السلام ـ ارسال رسل و انزال کتب؟
مستدعی آن که بیان آیهی شریفه را بفرمائید به طوری که جواب خصم داده شود.
عموم مؤمنین متشکر از برکات وجود مبارک هستیم.
جواب
وجه استدلال به آیهی شریفه، بر آنچه ادعا کرده معلوم نشد، و گویا مستدل از اهل علم نیست و بر اصول مناظره اطلاع ندارد؛ چه از قواعد مسلمه بین اهل علم است که مستدل باید وجه دلالت دلیل نظری را بر مدعای خود بیان نماید، نه این که اکتفا کند به ذکر آیه ای که ابدا ربطی به مقصود ندارد؛ و اصل ادعای او اعجب از دلیل است؛ چه این مدعا که خلاف ضرورت دین مقدس اسلام است، خلاف مقررات و مسلمات بابیه نیز می باشد و به تصریح رؤساء و مؤلفین آن ها، جناب باب و خلفاء ایشان، از نبوت بهره ندارند، تا چه رسد به رسالت که فرع نبوت و متأخر از آنست؛ چه واضح است که هر رسولی لابد، نبی است و تا نبوت نباشد رسالت متحقق نخواهد شد.
و نمی دانم کسی که جهل و بی اطلاعی او به حدیست که مقررات مذهب خود را نمی داند، واز کلمات بزرگان او، خبر ندارد چگونه تکلم در تفسیر آیات قرآن مجید می کند و به میدان مبارزه با علماء أعلام و حارسین (2) ثغور (3) دین اسلام وارد می شود.
ای مگس عرصهی سیمرغ نه جولانگه توست
عرض خود می بری و فرصت ما می داری(4).
واین کمترین خدام شریعت حضرت ختمی مرتبت و حاملین آثار اهل بیت طهارت، اول تصریح بزرگان این طایفه را به آنچه عرض شد نقل خواهم نمود، و جهل این مستدل را به مذهب خود آشکار خواهم داشت، وبعد از آن به معنی آیهی کریمه خواهم پرداخت و به موجب آنچه گفته اند (إن علی سائلنا أن نسئله) سؤالی از این طایفه نموده و به خاتمة مهمة به جواب، خاتمه خواهم داد إن شاء الله تعالی.
1) الأعراف (7(، 35.
2) حارس: نگهبان.
3) ثغور: حدود و مرزها.
4) دیوان حافظ، ص313.