زمان مطالعه: < 1 دقیقه
س – دکان تو کجاست ج – در دولت آباد س – پدرت کیست ج – آقا صادق دباغ که مرده است س – کی تو را ارشاد کرد که داخل سلسله بابیه شوی ج – غلامحسین بقال هر شب میآمد توی دکان ما غلیان میکشید و تعریف از بابیها میکرد گریه میکرد میگفت این بابیها چقدر خوب هستند من گفتم هنوز ادراک به پدر و مادر خود ندارم که شریعت محمدی دارند چه میدانم که بابی کیست س – تو اینها را خوب میدانی یا بد ج – همه عالم را خوب میدانم س – بابیها را خوب میدانی یا بد ج – من از کسی بدی ندیدهام که بد بدانم و بد بگویم س – اگر کسی به تو بگوید میرزا حسین علی بها را لعن کن میکنی ج – من کسی را که نمیشناسم لعن نمیکنم