جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

سؤال و جواب با بابا حسین

زمان مطالعه: 2 دقیقه

س – چه کاره هستی ج – در ضرابخانه کار می‏کنم س – پسر کی هستی ج – پسر آقا حسن س – چند سال است این ولایت هستی ج – بیست و دو سال می‏شود س – چند سال است در سلسله بابیه هستی ج – بیست و هفت سال قبل میرزا باقر نامی از اهل شیراز در خانه آقا سید رضای یخ فروش با من نشست در آنجا می‏گفت میرزا حسین علی هر چه شما نیت بکنید در دلتان او می‏گوید س – نگفت میرزا حسین علی ادعای چه می‏کند ج – گفت ادعای حجة می‏کند و آنچه را که من شنیدم اینها می‏گویند ظهور حسینی است س – نپرسیدی معنی ظهور حسینی چیست ج – چرا پرسیدم گفت همچنان که پیغمبر فرمودند اما النبیون فانا و در قرآن می‏فرماید لا نفرق بین احد من رسل و همچنین به این دلیل که این آفتابی که هر روز طلوع می‏کند و غروب می‏کند همان آفتابی است که در ده سال قبل طلوع می‏کرد و غروب س – تو این قرآنی که می‏گوید لا نفرق بین احد من رسل را قبول داری و گوینده این کلام را پیغمبر می‏دانی ج – یقین است که قبول دارم هم گوینده و هم کلام را س – به چه دلیل می‏گوئی قبول دارم ج – به این دلیل که یک نفر بی‏کس و یتیم که هیچ کس نداشت از میانه قوم برخواست در صورتی که بر ضد همه بود کلامی آورد که شرق و غرب عالم را مسخر کرد و هنوز کلمات او باقی است س – آیا این شخص بی‏دلیل ادعا کرد یا حجتی هم آورد ج – بلی حجت آورد معجزه هم آورد س – همچو پیغمبری را که تو به این دلیل اثبات حقیقت او را می‏کنی آیا وصی لازم دارد که بعد از خودش مردم احکام خدا را از او بپرسند ج – بلی البته من انکار ندارم س – می‏دانی وصایای او کیانند ج – بلی اول امیرالمؤمنین و آخر آنها

حجة ابن حسن آیا این همه وصی که برای پیغمبر آمدند علامتی برای ظهور حضرت قائم گفتند که ما به شک نیفتیم یا خیر ج – البته گفته‏اند نمی‏شود که نگویند س – چه گفته‏اند ج لا رطب و لا یابس الا فی کتاب مبین اگر فرموده باشند باید از روی قرآن گفته باشند س – در قرآن فرموده اطیعو الله و اطیعو الرسول و اولوالامر منکم شما اولوالامر امروز کی را می‏دانید و من از علامت ظهور پرسیدم بنای قرآن بر اختصار است ج – عرض کردم مرددم تا آن طوری که پیغمبر فرموده علماء امتی افضل من انبیاء بنی‏اسرائیل من قبول نخواهم کرد تا معلوم بشود که عالمی است من عند الله و به نماز و روزه و آنچه را که حضرت رسول فرموده مذعن و موقن هستم س – این شخص که آمده می‏گوید من همان حسین هستم و تو بیست و هفت سال است که در طلب او هستی چرا نرفتی به بینی که عالم من عند الله هست یا خیر ج – قوه و استعداد نداشتم س – پس غیر از این یک کلمه که گفته‏اند ظهور حسینی است چه حرف تازه‏ای زده‏اند که تو به تردید افتاده‏ای ج – همین حرفش حرف تازه است س – تو چرا قبول کردی و حال اینکه ظهور قائم و امیرالمؤمنین و امام حسن را ندیده‏ای ج – قبولم این است که می‏خواهم وارسم بکنهش برخوردم ببینم به کجا می‏رسم