سید علی محمد شیرازی، پیش از ابراز ادعاهای دروغین خویش، به ریاضتهای سخت و بیفایده مشغول گردید. وی، در ایامی که به تجارت پرداخته بود، کم کم، دست از آن کشید و در آن ایام، ذوق ریاضت و ذکر و فکر و مراقبهی غیر شرعی که شیوهی دراویش و صوفیه بود، در سرش افتاد و لذا به ریاضتهای غیر شرعی و غیر معمول و طاقت فرسا پرداخت. شاید از همین رو باشد که بعضی گفتهاند، انجام دادن ریاضتهای سخت، اعتدال مزاج و حواس او را بر هم زد و اختلالی در افکارش پدیدار گردید. در اینبار آوردهاند:
روزها، در آن آفتاب گرم که حدتی به شدت دارد، سر برهنه ایستاده به دعوت عزائم، عزیمت تسخیر شمس داشتن، تا تأثیر حرارت شمس، رطوبت دماغاش را به کلیه، زایل، به روز شمساتاش نایل ساخت. (1).
از همان سنین نوجوانی، علامات عدم تعادل روحی در او آشکار بود. به کارهای غیر متعارف دست میزد، و طبیعتا، خرافهگرا بود. به «اوراد» و «طلسمات» – که رمالان و افسونگران نادان و حرفهای، جهت ارتزاق و گول زدن ساده لوحان به کار میبردند – سخت علاقهمند و پابند بود و گاه با همین طلسمات بیاساس و اوراد – به زعم خود – به تسخیر جن و یا تسخیر «قوای فلکی» و «روح خورشیدی» میپرداخت! چنان که در هوای گرم تابستان بوشهر، هنگام بلندی آفتاب، بر بالای بام میایستاد و برای تسخیر آفتاب، اوراد مجعوله میخواند و حرکات ریاضت کشان قدیم هندی را تقلید مینمود. (2).
پس وی، گذشته از دل بستگی به اندیشههای شیخی و باطنی، به «ریاضت کشی» نیز مایل بود و به هنگام اقامت در بوشهر، در هوای گرم تابستان، از سپیده دم تا طلوع آفتاب و از ظهر تا عصر، بر بام خانه رو به خورشید، اورادی میخواند. (3).
این وضعیت، تأثیر زیادی در روحیهی او باقی گذاشت و زمینهی انحراف اعتقادی را فراهم ساخت.
1) ر. ک: روضة الصفاء ناصری، رضا قلی خان هدایت. از صفحهی 1270 تا صفحهی 1274 جلد دهم این کتاب، مطالبی دربارهی بابیه و بهاییه آمده است.
2) ر. ک: خاتمیت پیامبر اسلام، ص 41؛ تلخیص تاریخ نبیل زرندی، عبدالحمید اشراق خاوری، ص 66.
3) ر. ک: تلخیص تاریخ نبیل زرندی، ص 67.