اما در مورد بخش دوم سخن ایشان که در این عصر جدید دشمنی را حتی با شیطان جایز ندانسته اند، مناسب است ابتدا نگاهی به محتوای آموزه های اسلام در این مورد بیاندازیم.
در قرآن مکرراً خطابهای گوناگونی را می یابیم که گروه های مختلف جامعه بشری را در مورد دشمنی شیطان و لزوم پرهیز از او خبر می دهد:
ای مردم، از آنچه در زمین است حلال و پاکیزه را بخورید، و از گامهای شیطان پیروی مکنید که او دشمن آشکار شماست. (1).
ای کسانی که ایمان آوردهاید، همگی به اطاعت [خدا] درآیید، و گامهای شیطان را دنبال مکنید که او برای شما دشمنی آشکار است. (2).
و [نیز] از دامها، حیوانات بارکش و حیوانات کرک و پشم دهنده را [پدید آورد]. از آنچه خدا روزیتان کرده است بخورید، و از پی گامهای شیطان مروید که او برای شما دشمنی آشکار است. (3).
[یعقوب] گفت: «ای پسرک من، خوابت را برای برادرانت حکایت مکن که برای تو نیرنگی میاندیشند، زیرا شیطان برای آدمی دشمنی آشکار است.(4).
و داخل شهر شد بیآنکه مردمش متوجّه باشند. پس دو مرد را با هم در زد و خورد یافت: یکی، از پیروان او و دیگری از دشمنانش [بود]. آن کس که از پیروانش بود، بر ضدّ کسی که دشمن وی بود، از او یاری خواست. پس موسی مشتی بدو زد و او را کشت. گفت: «این کار شیطان است، چرا که او دشمنی گمراه کننده [و] آشکار است.» (5).
و اگر تو را تکذیب کنند، قطعاً پیش از تو [هم] فرستادگانی تکذیب شدند. و [همه] کارها به سوی خدا بازگردانیده میشود.ای مردم، همانا وعده ی خدا حقّ است. زنهار تا این زندگی دنیا شما را فریب ندهد، و زنهار تا [شیطانِ] فریبنده شما را در باره ی خدا نفریبد.در حقیقت، شیطان دشمن شماست، شما [نیز] او را دشمن گیرید. [او] فقط دار و دسته خود را میخوانَد تا آنها از یاران آتش باشند.کسانی که کفر ورزیدهاند، عذابی سخت خواهند داشت. و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، برای آنان آمرزش و پاداشی بزرگ است.(6).
و در صور دمیده خواهد شد، پس به ناگاه از گورهای خود شتابان به سویِ پروردگار خویش میآیند میگویند: «ای وای بر ما، چه کسی ما را از آرامگاهمان برانگیخت؟ این است همان وعده ی خدای رحمان، و پیامبران راست میگفتند.» [باز هم] یک فریاد است و بس و بناگاه همه در پیشگاه ما حاضر آیند.امروز بر کسی هیچ ستم نمیرود، جز در برابر آنچه کردهاید پاداشی نخواهید یافت.در این روز، اهل بهشت کار و باری خوش در پیش دارند.آنها با همسرانشان در زیر سایهها بر تختها تکیه میزنند. در آنجا برای آنها [هر گونه] میوه است و هر چه دلشان بخواهد.از جانب پروردگار [ی] مهربان [به آنان] سلام گفته میشود. و ای گناهکاران، امروز [از بیگناهان] جدا شوید.ای فرزندان آدم، مگر با شما عهد نکرده بودم که شیطان را مپرستید، زیرا وی دشمن آشکار شماست؟ و اینکه مرا بپرستید این است راه راست! (7).
و هنگامی که [در مورد] پسر مریم مثالی آورده شد، به ناگاه قوم تو از آن [سخن] هلهله درانداختند [و اعراض کردند]، و گفتند: «آیا معبودان ما بهترند یا او؟» آن [مثال] را جز از راه جدل برای تو نزدند، بلکه آنان مردمی جدل پیشهاند.[عیسی] جز بندهای که بر وی منّت نهاده و او را برای فرزندان اسرائیل سرمشق [و آیتی] گردانیدهایم نیست. و اگر بخواهیم قطعاً به جای شما فرشتگانی که در [روی] زمین جانشین [شما] گردند قرار دهیم.و همانا آن، نشانهای برای [فهم] رستاخیز است، پس زنهار در آن تردید مکن، و از من پیروی کنید این است راه راست!و مبادا شیطان شما را از راه به در بَرد، زیرا او برای شما دشمنی آشکار است. و چون عیسی دلایل آشکار آورد، گفت: «به راستی برای شما حکمت آوردم، و تا درباره ی بعضی از آنچه در آن اختلاف میکردید برایتان توضیح دهم. پس، از خدا بترسید و فرمانم ببرید.» در حقیقت، خداست که خود پروردگار من و پروردگار شماست. پس او را بپرستید این است راه راست. (8).
و [یاد کن] هنگامی را که به فرشتگان گفتیم: «آدم را سجده کنید،» پس [همه]- جز ابلیس- سجده کردند، که از [گروه] جن بود و از فرمان پروردگارش سرپیچید. آیا [با این حال،] او و نسلش را به جای من دوستان خود میگیرید، و حال آنکه آنها دشمن شمایند؟ و چه بد جانشینانی برای ستمگرانند.(9).
امیر المومنین (علیه السلام) در تبیین این دشمنی شیطان می فرمایند:
پس، از دشمن خدا (شیطان) بترسید، که، مبادا شما را به درد خود گرفتار سازد و با ندایش شما را نگران کند و با لشکریان سواره و پیاده خویش اطرافتان را فرا گیرد، به جان خودم سوگند که تیر شرّش را برای جان شما به چله کمان نهاده و آن را به جانب شما سخت کشیده و از نزدیک شما را هدف قرار داده و گفته است: «قالَ رَبِّ بِما أَغْوَیْتَنِی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ» او، بیاندیشه از آینده ی دور غیب گویی کرده، و با پنداری غیر واقع سنگ انداخته است و فرزندان نخوت و برادران عصبیت، و سواران گردنکش و جاهلیت او را تصدیق کردند، تا این که سرکشهای شما از او پیروی کردند، و حرص و طمع او، در شما پا بر جا شد، پس راز نهان آشکار شد و تسلط او بر شما قوت یافت و سپاه خود را به سوی شما نزدیک آورد و لشکریان وی شما را در غارهای ذلت و خواری جا دادند و در گودالهای مرگ انداختند، و با زخمهای سنگین که از نیزه زدن در چشمها و بریدن گلوها و کوبیدن بینی ها و انداختنتان در قتلگاهها، در شما ایجاد کردند پایمالتان ساختند، چرا که اراده داشتند شما را با حلقههای مهار قهر و خشم که در بینی مینهند به سوی آتشی که برایتان آماده شده است بکشانند.
بنابراین شیطان برای زخم زدن در دین شما بزرگتر و به علت آتش افروختن در دنیای شما افروزنده تر از کسانی است که شما آشکارا با آنها دشمنید و بر آنان حمله میکنید، پس شدت خود را علیه او، و سعی و کوششتان را به منظور دفع او به کار برید، به خدا سوگند که او بر اصل و ریشه شما فخر و مباهات کرد و در قدر و منزلت شما نکوهش وارد ساخت، و بر نسب شما ایراد گرفت و سواران خود را برای حمله بر شما گسیل کرد و با پیادگان خود، راه شما را بست. آنان در هر جا شما را شکار کرده و به دام میاندازند و سر انگشتانتان را میزنند، و با هیچ چارهجویی نمیتوانید سر، باز زنید و با هیچ ارادهای نمیتوانید شرّشان را از خود دفع کنید، در حالی که شما در انبوه بیچارگی و خواری و تنگاتنگ مرگ و جولانگاه بلا و سختی گرفتارید… (10).
بنا بر نمونه هایی که ذکر شد، میتوان به یقین گفت که از آغاز خلقت، خداوند متعال دشمنی شیطان را گوشزد کرده است و از او پرهیز داده است فَقُلْنا یا آدَمُ إِنَّ هذا عَدُوٌّ لَکَ وَ لِزَوْجِکَ پس از آدم)ع) به فرزندان او نیز این تذکر را داده است، یا بَنی آدَمَ لا یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطانُ این واقعیت در اعصار بعدی نیز یادآوری می شود:
در عهد حضرت موسی)ع) قالَ هذا مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبینٌ در عهد حضرت یوسف)ع) إِنَّ الشَّیْطانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوٌّ مُبینٌ در عهد حضرت مسیح)ع) وَ لا یَصُدَّنَّکُمُ الشَّیْطانُ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ در دیانت حضرت محمد مصطفی)صلی الله علیه و آله) یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّةً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ لذا در همه ی ادیان الهی این تعلیم قطعی است که شیطان دشمن بنی آدم است و خدا از او پرهیز داده است.
این پرهیز به گونه ای است که در روز قیامت، خداوند متعال به مجرمین عتاب میکند که” مگر من با شما عهد نکرده بودم که شیطان دشمن شماست؟ ” و به این گفتار، تاثیر مستقیم بی توجهی به دشمنی شیطان در هلاک و شقاوت مجرمین را نشان میدهد.
بنابر این یک مسلمان قائل به تمام شدن این دشمنی نمی تواند باشد و البته که استمرار این دشمنی طبق اعتقادات بهاییان هم نمی تواند متوقف شده باشد و مورد قبول است.
در کلمات جناب باب نقل شده است که:
یا عباد الرّحمن ادخلوا فی هذا الباب کافّةً ولا تتّبعوا خطوات الشّیطان فانّه یأمرکم بالشّرک والفحشاء وانّه قد کان لکم عدوّا مبینا (11).
و نیز از جناب بهاء الله نقل شده است:
طوبی لمن سمع ندآء الرّحمن و اتّخذه لنفسه معیناخ ویل لمن اعرض و کان عن شطر القرب بعیداً. یا قوم اتّقوا اللّه و لا تتّبعوا الّذی کفر بالرّحمن انّه کان لکم عدوّا مبیناً (12).
حال با توجه به این تداوم دشمنی، مساله ای که به ذهن متبادر می شود این است که در مقابل این دشمن آشکار بایستی چه کرد؟ دشمنی با او که خداوند از ما خواسته است)فاتخذوه عدوا) چگونه محقق می گردد؟
جواب این پرسش در فهم بهتر آموزه ی جناب عبدالبها بسیار تاثیر گذار است.
آنچه در جواب به نظر می آید این است که دشمنی کردن با شیطان همان اطاعت از خداوند متعال است و اطاعت از فرامین خداوند همان دشمنی با شیطان و به جز با تبعیت تام از دستورات خداوند و در مقابل عدم تبعیت از شیطان راه دیگری برای دشمنی کردن با او وجود ندارد. مساله ای که حتی در متون بهایی نیز قابل مشاهده است:
قل یا قوم اذکّرکم لوجه اللّه و ما ارید منکم جزآء انّ اجری الّا علی اللّه الّذی فطرنی و بعثنی بالحقّ و جعلنی ذکرا للخلائق اجمعین. ان اسرعوا الی منظر اللّه و مقرّه و لا تتّبعوا الشّیطان فی انفسکم انّه یأمرکم بالبغی و الفحشآء و یمنعکم عن الصّراط الّذی نصب فی العالم بهذا الامر المبرم الحکیم (13).
انّ الّذین ضیّعوا الامر و توجّهوا الی الشّیطان اولئک لعنهم کلّ الاشیاء و اولئک اصحاب السّعیر(14).
کن مستقیماً علی حبّ اللّه علی شأن لایمنعک نعاق کلّ شیطان رجیم. انّه یلهم اولیآئه کما الهم فی القرون الاولی تجنّب عنه و توکّل علی الغفور الکریم (15).
در انتها سوالی که بایستی پرسید این است که بر اساس این آموزه ی نوین چگونه با این دشمن آشکار می توان نزاع (16) و دشمنی نکرد و در عین حال از دستورات خدا پیروی کرد؟
قضاوت با خوانندگان…
خلاصه کلام اینکه:
از ماجرای هبوط حضرت آدم، اگر نتیجه نگیریم که ترک جدال با شیطان سبب حرمان شد، دست کم می توان نتیجه گرفت که جدال با شیطان سبب حرمان نبوده است.
در مورد تعلیم جدید دیانت بدیع نیز بایستی اذعان داشت، آموزه ترک نزاع و جدال با شیطانی که همه ی انبیاء از خطر او پرهیز داده اند، نه با آموزه ادیان الهی به راحتی قابل جمع است و نه با متون بهایی.
1) بقره (168(.
2) بقره (208(.
3) انعام (142(.
4) یوسف (5(.
5) قصص (15(.
6) فاطر 4-7.
7) یس 51-61.
8) زخرف 57- 64.
9) کهف)50(.
10) سید رضی، نهج البلاغه، خطبه 192)معروف به خطبه قاصعه(.
11) شیرازی، علی محمد؛ منتخب آیات ص 38.
12) نوری،میرزا حسینعلی؛ آثار قلم اعلی ج 1 ص278.
13) نوری، میرزا حسینعلی؛ آثار قلم اعلی ج 1 ص23.
14) نوری،میرزا حسینعلی؛ آثار قلم اعلی ج 1 ص80.
15) نوری،میرزا حسینعلی؛ آثار قلم اعلی ج 2 ش 46.
16) کلمه ی “نزاع”در لغت دقیقاً به معنای دشمنی و خصومت آمده است)فرهنگ لغت المنجد(.