نوشته – فی الحدیث اذا ظهرت رایه الحق لعنها اهل الشرق و اهل الغرب چون رایت حق آشکار شود اهل مشرق و اهل مغرب لعنتش کنند باری اما تقصیرش چیست و ساعی کیست معلوم نیست – مصنف گوید هر گردوئی گرد است نه هر گردی گردو است هر رایتی که حق است لعنتش کنند نه هر ملعونی حق است اما حدیث در اینجا دو حدیث است یکی در صفحه نود و سه جلد سیزدهم بحارالانوار چاپ مرحوم حاج محمد حسن امین الضرب که به خط خود مرحوم مجلسی مقابله شده
راوی ابان بن تغلب از حضرت صادق روایت کنند «اذا رفعت رایه الحق لعنها اهل الشرق و اهل الغرب اتدری لم ذالک قلت لا قال للذی یلقی الناس من اهل بیته قبل خروجه – یعنی کارهائی که از اهل بیت آن حضرت پیش از خروجش ببینند چون ناپسند مردم اوفتد لعنتش بکنند –
حدیث دوم را منصور بن حازم شش سطر آخر صفحه مانده از حضرت نقل کند «اذا رفعت رایه الحق لعنها اهل الشرق و
اهل الغرب قلت له مم ذالک قال مم یلقون من بنیهاشم – یعنی بدرفتاری بنیهاشم باعث اعراض مردم است به منطوقه «بعض الاخبار یفسر بعضا» یعنی بعض از خبرها تفسیر بعضی کند چنانچه کلمات هر صاحب کلامی بعضی از آن قرینه بعضی و برخی شاهد برخی میباشد مانند دفتر روزنامه تاجر شاهد دفتر جمع و خرج محاسبه اوست پس معلوم است که ششصد حدیث احصا شده با اینکه شیخ احمد احسائی مقبول مسلم و بهائی در شرح الزیاره احصائیه سایر علما را تصدیق کرده زیادی کشتاران ذوالفقار سبب انکار عامه خواهد شد مراد از اهل بیت آن حضرت مجمل است حرف در این است که این آقا خبر را دزدی کرده که وانمود کند که حضرت صاحبالامر را چون مردم به مقتضای حدیث کافر دانند و مرا هم به موجب حس و اشتهار زندیق خوانند پس این محسوس همان معقول است هرگاه آخر حدیث را ندزدیده بود چه ربطی داشت که در ایقان برای اذعان و ایقان اهل بیان این بیان را کند آخر به یک نقطه محرم مجرم و اسقاطش مجرم را محرم احرام کعبه مرحله قرب کند (دزد بگیر) صاحب بز بگیر گوید اگر مانند (میرزا علی محمد باب و سید احمد کسروی تبریزی و سیف القلم) اینگونه اشخاص که نسبت خود را به پیغمبر خاتم ص میدهند و نیز هر فردی از افراد سادات رعایت کنند که خلاف دستور قرآن رفتار ننمایند و حفظ نژاد سیادت که نژاد برجسته ایست نمایند مردم را دلباخته آنها گردند ولی هزار اسف که اینگونه عناصر فاسده اعمالی از ایشان صادر میگردد که قلوب مردم از ایشان بیزار
است خود را فرزندزاده پیغمبر میدانند و در حقیقت ننگ پیغمبر میباشند برادران ایمانی قضاوت از طریق انصاف و عدل برگزار به شما – ملاحظه فرمائید مضمون حدیث میفرماید چون مردم از دست اولادهای گمراه شده پیغمبر ستم میکشند سبب میشود که مردم از پرچم حق دوری میجویند انصاف دهید این مسئله مخصوص سادات نیست اگر مسلمین عالم بر حسب دستور اسلام رفتار میکردند محتاج دادگاه و دادستان نبودند یعنی اختلاف حقوقی با یکدیگر نداشتند اگر مسلمین رفتار به قانون جهاد و دفاع میکردند یعنی میدانستند مقدمات واجب مطلق واجب است یعنی شارع مقدس وقتیکه امر به دفاع و جهاد میفرماید بر جمیع مسلمین واجب است در قبال نیروی دشمن تمام وسائل آماده دفاع کنند یعنی اگر کفار به شمشیر بجنگند باید مسلمین نیز شمشیر برنده داشته باشند ولی اگر احتیاج به تهیه طیاره و زرهپوش و کشف اتم و غیره شده بایستی مسلمین بوجه اتم و اکمل برای خود تهیه کنند و الا چگونه بدون وسیله میتوانند در برابر دشمن مقاومت نمایند نه اینکه یک حدیث از پیغمبر اول و آخرش را بدزدند و پرچم قلدری بالا زنند و بگویند پیغمبر تازه آمده – مناجات، پروردگارا در قرآن مجید و فرقان حمید وعده فرمودی نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون – آفریدگار اینک از درگاه کبریائیت مسئلت مینمائیم که بر ما مگیر و قلوب ما را با یکدیگر مرتبط ساز تا با وحدت کلمه در جهاد بکوشیم و بیش از این لباس ننگ و عار در تن نپوشیم و به شغل دینسازی اعاشه خویش نگذرانیم.