جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

دزدی در ایقان

زمان مطالعه: 3 دقیقه

نوشته – فی الحدیث اذا ظهرت رایه الحق لعنها اهل الشرق و اهل الغرب چون رایت حق آشکار شود اهل مشرق و اهل مغرب لعنتش کنند باری اما تقصیرش چیست و ساعی کیست معلوم نیست – مصنف گوید هر گردوئی گرد است نه هر گردی گردو است هر رایتی که حق است لعنتش کنند نه هر ملعونی حق است اما حدیث در اینجا دو حدیث است یکی در صفحه نود و سه جلد سیزدهم بحارالانوار چاپ مرحوم حاج محمد حسن امین الضرب که به خط خود مرحوم مجلسی مقابله شده

راوی ابان بن تغلب از حضرت صادق روایت کنند «اذا رفعت رایه الحق لعنها اهل الشرق و اهل الغرب اتدری لم ذالک قلت لا قال للذی یلقی الناس من اهل بیته قبل خروجه – یعنی کارهائی که از اهل بیت آن حضرت پیش از خروجش ببینند چون ناپسند مردم اوفتد لعنتش بکنند –

حدیث دوم را منصور بن حازم شش سطر آخر صفحه مانده از حضرت نقل کند «اذا رفعت رایه الحق لعنها اهل الشرق و

اهل الغرب قلت له مم ذالک قال مم یلقون من بنی‏هاشم – یعنی بدرفتاری بنی‏هاشم باعث اعراض مردم است به منطوقه «بعض الاخبار یفسر بعضا» یعنی بعض از خبرها تفسیر بعضی کند چنانچه کلمات هر صاحب کلامی بعضی از آن قرینه بعضی و برخی شاهد برخی می‏باشد مانند دفتر روزنامه تاجر شاهد دفتر جمع و خرج محاسبه اوست پس معلوم است که ششصد حدیث احصا شده با اینکه شیخ احمد احسائی مقبول مسلم و بهائی در شرح الزیاره احصائیه سایر علما را تصدیق کرده زیادی کشتاران ذوالفقار سبب انکار عامه خواهد شد مراد از اهل بیت آن حضرت مجمل است حرف در این است که این آقا خبر را دزدی کرده که وانمود کند که حضرت صاحب‏الامر را چون مردم به مقتضای حدیث کافر دانند و مرا هم به موجب حس و اشتهار زندیق خوانند پس این محسوس همان معقول است هرگاه آخر حدیث را ندزدیده بود چه ربطی داشت که در ایقان برای اذعان و ایقان اهل بیان این بیان را کند آخر به یک نقطه محرم مجرم و اسقاطش مجرم را محرم احرام کعبه مرحله قرب کند (دزد بگیر) صاحب بز بگیر گوید اگر مانند (میرزا علی محمد باب و سید احمد کسروی تبریزی و سیف القلم) این‏گونه اشخاص که نسبت خود را به پیغمبر خاتم ص می‏دهند و نیز هر فردی از افراد سادات رعایت کنند که خلاف دستور قرآن رفتار ننمایند و حفظ نژاد سیادت که نژاد برجسته ایست نمایند مردم را دلباخته آنها گردند ولی هزار اسف که این‏گونه عناصر فاسده اعمالی از ایشان صادر می‏گردد که قلوب مردم از ایشان بیزار

است خود را فرزندزاده پیغمبر می‏دانند و در حقیقت ننگ پیغمبر می‏باشند برادران ایمانی قضاوت از طریق انصاف و عدل برگزار به شما – ملاحظه فرمائید مضمون حدیث می‏فرماید چون مردم از دست اولادهای گمراه شده پیغمبر ستم می‏کشند سبب می‏شود که مردم از پرچم حق دوری می‏جویند انصاف دهید این مسئله مخصوص سادات نیست اگر مسلمین عالم بر حسب دستور اسلام رفتار می‏کردند محتاج دادگاه و دادستان نبودند یعنی اختلاف حقوقی با یکدیگر نداشتند اگر مسلمین رفتار به قانون جهاد و دفاع می‏کردند یعنی می‏دانستند مقدمات واجب مطلق واجب است یعنی شارع مقدس وقتیکه امر به دفاع و جهاد می‏فرماید بر جمیع مسلمین واجب است در قبال نیروی دشمن تمام وسائل آماده دفاع کنند یعنی اگر کفار به شمشیر بجنگند باید مسلمین نیز شمشیر برنده داشته باشند ولی اگر احتیاج به تهیه طیاره و زره‏پوش و کشف اتم و غیره شده بایستی مسلمین بوجه اتم و اکمل برای خود تهیه کنند و الا چگونه بدون وسیله می‏توانند در برابر دشمن مقاومت نمایند نه اینکه یک حدیث از پیغمبر اول و آخرش را بدزدند و پرچم قلدری بالا زنند و بگویند پیغمبر تازه آمده – مناجات، پروردگارا در قرآن مجید و فرقان حمید وعده فرمودی نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون – آفریدگار اینک از درگاه کبریائیت مسئلت می‏نمائیم که بر ما مگیر و قلوب ما را با یکدیگر مرتبط ساز تا با وحدت کلمه در جهاد بکوشیم و بیش از این لباس ننگ و عار در تن نپوشیم و به شغل دین‏سازی اعاشه خویش نگذرانیم.