جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

درباره ی لوح قرن

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

شوقی در حیفا چنانکه خواهید دانست به بستگان خود نمی‏پردازد و سری به آنها نمی‏زند و سراغی از آنها نمی‏گیرد. از خویهای ناپسند او یکی این است همین که می‏شنود کسی را گرفتاری پیش آمده و رنجی و رنجوری به او رسیده شادمان می‏شود و مانند کودکان نارسیده در اندوه دیگران شادی می‏نماید و هر گاه که هوس نامه نگاری می‏کند به جای آنکه سخنی دلپذیر بگوید و یا پیروان را به راستی و درستی بخواند سر تا سر نامه و دفتر را به دشنام و ناسزاگوئی به گذشتگان پر می‏کند. چندی پیش نامه‏ای از او به دستم رسید که پیروانش در تهران به چاپ رسانده و در میان خود پخش کرده بودند و آن را «لوح قرن» نامیده آن دفتر دارای 71 برگ و 142 رویه بود و آوایش به مردم خاور بود در آن نامه همه بزرگان در گذشته‏ی این کشور را ناسزا گفته. در رویه‏ی 29 میرزا حسین خان فرمانفرمای فارس را «حسین شقی» در رویه 31 سعید العلماء بار فروشی را «اشقی الاشقیا» در رویه‏ی 40 سید محمد اصفهانی را که به دست بهائیان در عکا کشته شد «سید لئیم اصفهانی» در رویه‏ی 45 شیخ عبدالحسین تهرانی را «شیح خبیث» و میرزا یحیی را «یحیی بی‏حیا و وسواس خناس» در رویه‏ی 81 سلطان‏

عبدالحمید پادشاه عثمانی را «عبدالحمید پلید» در رویه‏ی 130 میرزا تقی خان امیر کبیر را «تقی سفاک بی‏باک» و… می‏گوید: «در حمام فین به اسفل السافلین راجع شد«