خبر مفضل از حضرت صادق ـ علیه السلام ـ که عرض نمود: «فکیف یا مولای فی ظهوره؟
فقال: فی سنة الستین یظهر أمره و یعلو ذکره و ینادی باسمه و کنیته و نسبه و یکثر فی أفواه الحق و المبطلین یلزمهم الحجة بمعرفتهم به…«.
حاصل ترجمه آن که مفضل از آن حضرت از کیفیت ظهور سؤال نمود.
امام صادق فرمود: «در سنهی شصت امر او ظاهر می شود. و نام او بلند می گردد و ندا داده می شود به اسم و کنیه و نسب او و در دهان های اهل حق وباطل نام او بسیار مکرر می شود تا آنکه حجت بر آنها لازم شود به جهت معرفت او«.
هر کسی دارای اقل مراتب سواد فارسی باشد، می داند اگر تأمل نماید که این روایت ـ بر فرض صحت آن ـ تمام انطباق بر وجود أعلی حضرت امام عصر ـ أرواحنا فداه ـ دارد چه امر امامت آن بزرگوار برای فرقهی حقه در سال دویست و شصت ظاهر شد که سنهی فوت حضرت عسکری و سنهی انتقال منصب امامت است از آن حضرت به ایشان و سایر آنچه در خبر مذکور است، واقع شد. ولکن جمعی از این فرقه ـ مثل صاحب کتاب الإیمان ـ دلیل خود را به همین لفظ «ستین» خوش داشته و بر ظهور باب تطبیق کرده که شصت بعد از هزار و دویست باشد؛ غافل از این که اگر به مکابره، سایر صفات مذکوره را بر او منطبق نماید، ندای به کنیه را نخواهد توانست؛ چه معنی کنیه علمی است که اول آن «أب» یا «ام» باشد. و بعضی آنچه از اعلام که مصدر به «إبن» و «بنت» باشد، هم ملحق به کنیه نموده اند. و جناب باب ابدا علمی بدین صفت نداشتند و اگر کنیه، برای او جعل کنند، هرگز ندای به آن نشد.
و ایضا در همین روایت است [که]: «سمیناه و کنیناه و قلنا سمی جده رسول الله و کنیته«؛ یعنی اسم و کنیهی او را بیان نمودیم و گفتیم هم نام جد خود، پیغمبر خدا ـ صلی الله علیه و سلم ـ و هم کنیهی او است؛ و باب نه اسم او محمد است و نه کنیهی او ابو القاسم.