»خاتمیت بر محور قرآن» از منظر خود قرآن را تقدیم حضورتان کردم و اینک «خاتمیت بر محور قرآن» از منظر رسول گرامی اسلام را تقدیم می کنم.
محمد بن یعقوب کلینی، دانشمند و محدث نام آور و مؤلف بزرگوار کتاب شریف و جاودانه ی کافی در همین کتاب و نیز پس از او، محمد بن مسعود عیاشی، دانشمند نامور و بزرگ شیعه در اوائل قرن چهارم هجری قمری، در کتاب تفسیر خویش – که به تفسیر عیاشی مشهور است – روایتی را نقل می کنند که امام صادق علیه السلام آن را از پدران بزرگوارش از رسول اکرم نقل می کنند. در بخش آغازین آن روایت آمده است که رسول اکرم فرمود:
»هان ای مردم! شما در روزگاری که خوشی و خرمی در آن سست و بیبنیاد است، به سر میبرید و بر شتر شتابندهی سفر عمر سوار شدهاید و زمانه، پرشتاب بر شما میگذرد.
به چشم خویش آشکارا میبینید که [آمد و شد] شب و روز و [طلوع و غروب] ماه و خورشید، هر پدیدهی نو و تازهای را کهنه و فرسوده میکنند و هر دوران دوری را نزدیک میسازند و هنگام هر وعدهای را به سرآمد خویش، میرسانند. پس [چون این گونه است] اسباب سفر را برای پیمودن بیابانی بیانتها آماده کنید.»
در پی این سخنان پیامبر، مقداد، آن مسلمان پاک باخته، از جای برمی خیزد و می پرسد: ای رسول خدا، منظور از روزگار و نیز خانهای که خوشی در آن سست و بیبنیاد است، چیست؟ پیامبر خدا فرمود:
»دار بلاء وانقطاع. فإذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل الـمظلم، فعلیکم بالقرآن.
فإنه شافع مشفع و ماحل مصدق.
من جعله أمامه قاده إلی الجنة.
و من جعله خلفه ساقه إلی النار.
و هو الدلیل یدل علی خیر سبیل.
و هو کتاب فیه تفصیل و بیان و تحصیل.
و هو الفصل لیس بالهزل.
له ظهر و بطن. فظاهره حکمة و باطنه علم. ظاهره أنیق و باطنه عمیق.
له تخوم و علی تخومه تخوم.
لاتحصی عجائبه و لاتبلی غرائبه.
فیه مصابیح الهدی و منازل الحکمة.
و دلیل علی الـمعروف لمن عرفه.»
کافی 2: 598 و تفسیر عیاشی 1: 2 و بحارالانوار 89: 17.
»همان سرای سراسر سختی و بلا! همان جایگاه جدائی و انقطاع! در چنین زمانهی زیان بار و چنان سرای سست بنیاد، هنگامی که فتنهها چون پارههای شب تار و دیجور، شما را دربرگرفت، به قرآن پناه ببرید. زیرا:
قرآن شفاعت کنندهای است که شفاعتش را میپذیرند.
و سعایت کنندهای است که سعایت و شکایتش را تصدیق میکنند.
هر کس این کتاب کریم را [به عنوان راهبر و راهنما] پیش روی خود قرار دهد، قرآن او را به سوی بهشت پیش میبرد.
و هر کس هم که قرآن را پشت سر خویش قرار دهد [و به آن بیاعتنایی کند] قرآن او را به سوی جهنم سوق میدهد.
قران راهبری است که به بهترین راهها راهنمایی میکند.
قرآن کتابی است که تفصیل و بیان همه چیز در آن آمده است.
قرآن کتابی است که به وسیلهی آن، هر چه بخواهی به دست میآوری.
قرآن کتابی است که آشکارا [میان حق و باطل] جدایی میافکند.
قرآن کتابی است جدی و شوخی و بازیچه نیست.
قرآن بیرون و درون دارد. بیرون آن حکمت و درون آن دانش است. ظاهر آن عجیب و باطنش حق است.
قرآن [در معارف و مطالب] مرزهای بیشمار دارد و هر یک از مرزهای آن نیز دارای مرزهای بسیار است.
شگفتیهای خوش آیند آن به شماره درنمیآید و مطالب نو و نادرش کهنه نمیشود.
چراغهای هدایت و منزلگاههای حکمت، همه در قرآن است.
و برای کسی که نسبت به مطالب معروف و شناخته شده، معرفت و آگاهی داشته باشد، دلیل و راهنماست.»
بر اساس این بیان بین و روشنگر، قرآن ویژگی هایی دارد که همگی بیانگر جاودانگی و بی کرانگی آموزه های زندگی ساز و آخرت پرداز آن است.
به سخنی دیگر از سخنان رسول گرامی اسلام در همین باره، توجه بفرمایید:
راوی این حدیث جناب حارث بن اعور از یاران نزدیک حضرت علی علیه السلام است. او نقل می کند:
به حضور حضرت علی (ع) رسیدم و عرض کردم: یا امیرالمؤمنین، ما آنگاه که در محضر شما هستیم مطالبی میشنویم که دین خود رابا آنها استوار میسازیم؛ اما وقتی از نزد شما میرویم سخنانی ناشناخته و گنگ و گوناگون میشنویم که نمیدانیم چیست؟
امام علیه السلام فرمود: آیا به راستی چنان میکنند؟ (سخنان ناروا و ناشناخته میگویند؟)
عرض کردم: آری!
حضرت علی علیه السلام فرمود: از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که میفرمود:
»أتانی جبرئیل فقال: یا محمد! سیکون فی امتک فتنة.
قلت: فما المخرج منها؟ فقال: کتاب الله.
فیه بیان ماقبلکم من خبر، وخبر ما بعدکم و حکم ما بینکم.
و هوالفصل لیس بالهزل.
من ولاه من جبار فعمل بغیره، قصمه الله.
و من التمس الهدی فی غیره أضله الله.
هو حبل الله المتین، و هو الذکر الحکیم، و هو الصراط المستقیم.
لاتزیغه الاهویة و لاتلبسه الالسنة و لایخلق علی الرد،
و لاینقضی عجائبه، و لایشبع منه العلماء.
هو الذی لم تکنه الجن إذ سمعته أن قالوا: (إنا سمعنا قرآنا عجبا یهدی إلی الرشد فآمنا به)
من قال به صدق، و من عمل به أجر، و من اعتصم به هدی إلی صراط مستقیم؛
هو الکتاب العزیز الذی لایأتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه تنزیل من حکیم حمید.»
جبرئیل به نزد من آمد و گفت: ای محمد! بهزودی در میان امت تو فتنه برمیخیزد. پرسیدم: راه گریز از آن فتنه کدام است؟
جبرئیل گفت: کتاب خدا. [و این کتاب خدا این ویژگی ها را دارد]:
آگهی مربوط به آنچه پیش از شما و پس از شما رخ داده و میدهد، در قرآن آمده است
و نیز حکم و داوری میان شما در این کتاب است.
قرآن جداکنندهی میان حق و باطل است و شوخی نمیباشد.
هر ستمگری به قرآن پشت نماید و به غیر آن عمل کند، خداوند او را میشکند [و هلاکش میکند]
و هر کسی که هدایت و راهیابی را از غیر قرآن بجوید، خداوند او را به خودش وا مینهد و گمراه میشود.
قرآن ریسمان استوار خدا و ذکر حکیم است. قرآن، همان راه راست میباشد.
کتابی است که دلهای تهی و خالی از خرد، کژی و ناراستی در آن پدید نمیآورند
و سخنان یاوه و بیهوده، راستی و درستی قرآن را نمیپوشانند
و نیز بر اثر کثرت خواندن کهنه و فرسوده نمیشود.
شگفتیهای قرآن پایان نمیپذیرد و دانشمندان هیچگاه از آن سیر نمیشوند.
قرآن، چنان جذابیتی دارد که وقتی گروهی از جن آن را شنیدند، شگفتیاش را نتوانستند پنهان کنند و گفتند:
(ما قرآن شگفتانگیزی شنیدیم که بهراستی بهسوی بالندگی و رشد، راهبری میکند. از اینرو به آن ایمان آوردیم.)
هر کس با قرآن سخن بگوید، گفتارش راست انگاشته میشود و هر کس به قرآن عمل کند، پاداش میگیرد و هر کس به قرآن بیاویزد، به راه راست هدایت میشود.