این حال مدتی طول کشید و مدرسهی ابراهیم خان بصورت یک دژ و قلعهیی در آمده طلاب رل سربازان مدافع آن را بر عهده داشتند. بدیهی است دولت و حکام هم ناظر این اختلاف و دو دستگی و صف بندی بودند و مسلما بآتش اختلاف هم دامن میزدند که در نتیجه از نفوذ فوق العاده هر دسته بنفع تربیت نفوذ اداری خویش استفاده کنند.
سرانجام یکی از طلاب حوزهی درس حاج محمد کریم خان موسوم به ملا علی اکبر دشتابی که نیروی بدنی عجیب داشت از حاج محمد کریم خان استجازه کرد و شبانه با تدبیر و نقشهای که قبلا طرح کرده بود درب همه اطاق طلاب را قفل نمود و یکی از آنها را با چماق و چوب از در کوچه اخراج کرد و باین ترتیب مدرسه را اشغال کرد و هنگام سحر نیز طلاب شیخیه را که قبلا مجهز کرده بود بجای آنان در حجرات مدرسه مستقر ساخت و میتوان گفت در آن شب نهال فتنههای چند ساله کرمان که از موضوع بطلان موقوفات غرس شده بود آبیاری گردید!
