جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

تشکیلات فرقه‏ی یزیدی

زمان مطالعه: 3 دقیقه

تشکیلات فرقه‏ی یزیدی تشکیلات مخصوصی است که برای هر امر از امور مذهبی تشکیلی و هر تشکیل را رئیسی است.

1- شیخ اعلی است که او را در رتبه‏ی انبیاء می‏شناسند نه تنها شیخ عادی بلکه هر کس به مقام مشیخت رسیده باشد الی یومنا هذا دارای مقام نبوت است ولی طرز این نبوت مسکوت است از حیث اینکه آیا شیخ مهبط وحی و الهام هست یا نیست و آیا حق تشریع دارد یا ندارد همین قدر که شیخ سابق لاحق را تنصیص نمود باید همه نبوت او را اذعان کنند و او امرش را اطاعت نمایند و حق چون و چرا ندارند و در اینکه او تغییری در قواعد شرعیه ایشان داده باشد لم و بم نگویند و خلاصه اینکه باید مطیع صرف باشند گمان می‏رود از کمال وضوح لازم نباشد که توضیح شود در اینکه به قدری این رویه‏ی بهائیت هم مخصوصا بعد از عبدالبهاء چنین شده به قسمی که از هر کس بپرسی مقام شوقی چه مقامی است آیا نبوت است امامت است چیست؟ جوابی نمی‏دهند زیرا نمی‏دانند همین قدر می‏گویند سر کار آقا او را تنصیص و تعیین فرموده‏اند و ما باید از ایشان اطاعت کنیم یعنی لازم نیست بدانیم چه مزیتی از دیگران دارد آیا مهبط وحی است آیا مظهر الهام است آیا وحی و الهام موهوم است و او خود خدای حی قیوم است؟ اینها لازم نیست کسی بداند فقط باید امر او را اطاعت کرد اگر چه بگوید ناموست را به من واگذار بی‏چون و چرا بایست پذیرفت و خلاصه اینکه باید گوسفند مطلق شد این رویه را بهاء برای خود ایجاد کرد و بعد ادامه یافت و تا نامی از این مذهب کثیف هست این رویه برقرار خواهد بود و بدون شبهه در آن دو سال که حسینعلی بهاء در سلیمانیه بوده و در کوه سر گلو کیمیایی پخته این طریقه را از کردهای یزیدی فرا گرفته و پایه‏ی مذهب خود را بر آن نهاده و حقوقی هم که نمی‏دانیم در یزیدیان به چه صورت اداء می‏شود او به عنوان صدی نوزده از تمام مایملک اتباع به خود و من یقوم مقامه تخصیص داده

و به عقیده خود نام ابدی برای ابناء و احفاد خود پخته ولی به عقیده‏ی ما تا بیست سال دیگر که دنیا رو به تعلیم و تعلم سیر کند این نان‏های پخته در تنور خواهد سوخت اگر چه بشر جنس عجیبی است در سهل القبولی موهومات و صعب القبولی معلومات باری از این وادی بگذریم.

2- از رؤسای تشکیلات یزیدی پیر یا کاهن است و او کسی است که امور نماز و روزه و عبادات و مسائل متعلقه‏ی با آنها را در دست دارد و یقین است شیخ اعلی سهمی از واردات مذهبی را به او می‏دهد.

3- فقیر و او کسی است که باید قبر شیخ عادی را خدمت کند (خادم امامزاده) و به علاوه باید این خادم امامزاده اطفال فقرا را تعلیم دهد (از این حیث مذهب یزیدی هزار درجه از مذهب بها بهتر است) مگر اینکه تعلیم منحصر است به آداب مذهبی یزیدی.

4- قوال و کار قوال نوازندگی دف و طنبور است که مدایح خدا و ملائکه و مشایخ را باید بنوازد و مردم را به شور و طرب در آرد – این کار هم بهاء می‏خواست از کرد یزیدی تقلید کند مقدمه‏اش هم تمهید کرد که چند وجدیه‏ای که نه شعر بود نه نثر ابداع کرد ولی پسرش عباس صلاح ندید و تا حدی جلوگیری کرده نگذاشت جز به خواندن و کف زدن آن هم در محافلی خالی از اغیار به طور دیگر اعمال شود و پس از مرگ بابا از بیخ عرب شد و وجدیه‏ها را هم تقریبا منسوخ کرد زیرا می‏ترسید یکباره صدای مردم بلند شود که مذهب قوالی و مطربی ایجاد کرده است.

5- کوچک – آخرین رئیس تشکیلات یزیدیان کوچک لقب دارد کار او از همه مشکل‏تر و سودش کمتر است زیرا کوچک مأمور تکفین و تدفین و تلقین اموات است و از همه عجیب‏تر اینکه تعبیر خواب‏های مردم با کوچک است هر کس هر خوابی دیده باشد باید برود نزد کوچک و او خوابش را تعبیر کند اگر خیر است البته شاد و خرم برمی‏گردد و تعارفی برای کوچک می‏فرستد و اگر شر است هم باید صدقه بدهد تا آن شر از او دور شود! و به علاوه کوچک باید بر سر قبر تازه گذشته بخوابد و حتما آن میت را در خواب ببیند و از وضعیت او آگاه شده به بازماندگانش خبر دهد و بدیهی است که همیشه میت را در اعلی درجات بهشت می‏بیند!!