جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

تاباجا

زمان مطالعه: 4 دقیقه

در میان ترکی زبان‏ها معمول است مادران از کودکان می‏پرسند می‏گویند اگر دانستی آن چه چیز است که گنبد مدور است (1) و در و قفل ندارد و آیا کدام حیوان است که در میان کمرش (2) دم دارد و دو سر دارد و شش پا و یا اگر دانستید آن کدام جانور است که پنج بدن (3) دارد و چهار روح و پنج سر و صد ناخن؟

این سؤالات را در ترکی تاباجا می‏گویند احتمال دارد اعراب نیز معما گفته باشند یا چیز دیگر عبارات ناشتی و خسک واحد در میان

بهائی‏ها نیز خیلی از این مطلب موجود است مثلا سؤال می‏کنند که اگر فهمیدی که چرا بعد از تفریق حساب در دفتر نه گذاشته و ادامه می‏دهند که تا آخر حساب می‏رود سائل می‏گوید هر چیز علامتی دارند مثلا چند خط عمودی با یک نقطه!!! علامت تعجب است و یا این علامت؟ علامت سؤال است هکذا خط افقی – علامت عقبه مطلب و یا منها است الی غیر النهایة از این علامات موجود است علامتی که شکل 9 موجود این هم در صورت ختم حساب گذاشته می‏شود می‏گوید نه چون 9 عدد بهاء است بو بها نیز تمام احکام و سنن قبل را خاتمه داده و شرایع پیشین را نسخ نموده لهذا اسمش ماحی ادیان و عددش نیز علامت تفریق حساب است و منه ایضا می‏دانید چرا نفوس ایران طبعا به نتراشیدن سر طالبند؟ جواب چون نوع انسان دارای نفسی است که چند حالت حیوانی در او موجود است مثل شهوت‏رانی که تشبیه به خروس می‏کنند و یا مثل اکولی که به مرغابی نسبت دارد و یا بلند پروازی که به کرکس و غیره منسوب است حالت دیگر نفس نیز این است به خود زینت بدهد که در انظار قابل توجه شده باشد و این صفت را نیز به طاووس نسبت می‏دهند لهذا سر نتراشیدن نیز اولا فورم زنان است ثانیا از مشتهیات نفس است و مزید صحت هم هست می‏گوید نه چون بها در کتاب اقدس گفته که لا تحلقوا رؤسکم سرتان را نتراشید نفوس نیز من غیر علم به این امر عاملند ایضا س می‏دانید چرا در دار الشوراء انتخاب کرده‏اند و در بلاد کمسیون‏ها و حوزه‏ها و مجالس دیگر تشکیل می‏دهند ج می‏گوید چون از لازمه‏ی یک مملکت و ملتی است نظر به اینکه در مسئله تبادل افکار نموده و رأی بگیرند و با مشورت امور را خاتمه داده و به فکر سوء یک نفر کار را انجام ندهند لهذا انجمنی و مجلسی به اسامی

مختلفه که منتخبین یک شهر و یا یک مملکت می‏باشد تشکیل می‏دهند که به امور مردم از شورا و جنایه و غیره رسیدگی داشته باشند و علاوه از اوامر قرآن و اسلام است که در امور مشورت کنند چنانچه می‏فرماید (شاور وافی الامر) می‏گوید نه چون بها در کتاب اقدس مشورت را لازم شمرده و امر نموده که بیت العدل درست کرده و در بلاد نه نفر به اسم محفل روحانی و یا لجنات انتخاب نمایند این امر نیز بالطبع در اهالی خود به خود جاگیر گشته که دار الشورا انتخاب می‏کنند و یا کمیسیون تشکیل می‏دهند و می‏بینی که بعضی از کمیسیون‏ها نیز عددش نه می‏شود در حقیقت این‏ها محفل روحانی و دارالشورا بیت عدل عمومی است و در عاقبت نیز بیت العدل خواهد شد مثل اینکه در تابستان می‏بینی از انجیر نر یک کرمی بیرون می‏یاید و پر می‏آورد در شاخه‏ی انجیر ماده نشسته دماغش را به درخت لمس می‏نماید و از لمس کرم درخت انجیر برای سال آینده حامله می‏شود و اگر از آن کرم سؤال شود که چرا در روی شاخه نشستی و دماغت را به درخت سابیدی می‏گوید من در جای تنگ و تاری بردم برای خود منفذی سوراخ کرده بیرون آمدم و پرواز کرده در روی شاخه درخت به جهت تفریح نشستم بعد دماغم خارش کرد به درخت سائیدم و همچنین اهل عالم نیز بالطبع به اراده الله عاملند مثلا حضرت مسیح فرموده بود که اگر از روی راست شما سیلی بزنند روی دیگر را پیش آورید هر که قبای شما را بگیرد پیراهن را نیز برویش بگذارید بعد که حضرت محمد مبعوث شد فرمود انا ثبی بالسیف و من یتعد

علیکم فاعتدوه به مثل عتدیتم تمام قبائل عالم من دون اراده به جنگ و جدل برخاستند و خون همدیگر را می‏ریختند که بها ظاهر شد و گفت و ان نقتلوا خیرا من ان تقتلوا لهذا تمام ملل عالم نقبا نجبا سلاطین وزراء فلاسفه در فکر صلح افتاده‏اند و همچنین چون بها فرموده دست خود را به ظرف نبرید و لطافت را اخذ نمائید لهذا اهل عالم با قاشق و چنگال غذا می‏خورند و یا فرموده روی کرسی بنشینید اهل عالم مایل به مبل و صندلی هستند و هکذا من امثالهم تمام ترقیات عالم راجع به بهاء است

در حالی که تمام حرف‏های مزبور پیش از بها درعالم مطرح شده یا از انبیاء و یا از فلاسفه اروپا و آمریکا و همه‏ی این حرف‏ها تظاهراتی است که ابدا نسبت به عالم بهائیت ندارد مثل معجزاتشان تمام بی‏ربط است و الا تأتو به عمل ان کنتم ذیعلم رشید آنچه از خود دارید بگوئید و آنچه تا حال کرده‏اید ارائه دهید فبهت الذی کفر زیرا غیر از خراب کاری نتیجه‏ی نداده‏اند که بروز دهند شرح بعضی مطالب دیگر با جواب‏های شافی کافی در همان تألیف آقا شیخ محمد (گفتار خوش یار قلی) مندرج است البته غفلت ننموده آن‏ها را با کشف الحیل آقای آیتی و فلسفه‏ی نیکو دریافت داشته ملحوظ دارید که هم اطلاعات علمی و تاریخی است و هم در حقیقت خدمتی به مؤلفین و ناشرین آن‏ها است که باز هم موفق به ترتیب کتب آخری کردند و عالم اسلامی از لوث ضلالت و اشخاص مکاریاک گردد و در حقیقت ایشان نفوسی هستند که مقداری از عمر

عزیز را در رتبه‏ی اولیه فدای اسلام و در ثانی فدای اسلامیان و هم نوع خودشان کرده‏اند و قابل هزاران تمجید و تکریم‏اند از خداوند متعال مزید موفقیت ایشان و امثال ایشان را همواره خواهانم تمام ادبای عالم و فصحای بنی آدم همواره در زمان خود مجهول القدر شده‏اند ولی پس از صدها سال کم‏کم اسم مبارکشان درافواه افتاده و تقدیس کرده‏اند چنانچه احتیاج به شرح نداریم به همه معلوم است و این نفوس معاصر ما نیز هر یکی در سماء دیانت اسلامی کوکبی درخشان و منیر خواهند شد پس بهتر است مادامی که در حال حیاتند قدرشان را بدانیم و ترغیب و تشویق بکنیم که بیش از پیش از فیض وجودشان

بهره‏مند و خورسند گردیم